خداشناسی
همه ما قطعا در ذهن خود در مورد وجود خدا سوال کرده واز خود پرسیده ایم:
"از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم "
وهمه ما برای لحظه ای به وجود خدا شک کرده ایم. این شک گناه نیست ،کفر نیست ، این شک تفکر است و خداوند خودش بندگانش را متفکر آفرید و این شک نه تنها به اثبات وجود خداوند لطمه ای وارد نمیکند بلکه همین شک دلیل وجود خداست.زیرا تا چیزی نباشد کسی درباره آن بحث نمیکند و وجود آن را منکر نمیشود. اگر چیزی نبود اصولا بحثی درباره آن پیش نمیآمد.
شاید هیچ وقت نتوانسته باشید وجود خداوند را صد در صد برای خود اثبات کنید. ولی بدانید که آن امید و آن حسّی که شما را به دعا و درخواست از پروردگار وا میدارد، آن حس، از سوی خداست. وجود شما در خدا غرق است مثل ماهی که در اقیانوس غرق است. و این حس از بدو تولد تا هنگام مرگ (تحول) در زندگی ما نقش اساسی دارد.
همه ادیان درباره خداوند سخن گفته اند و از ابتدای تاریخ تا اکنون دیدهایم که انسان ها هر کدام دنبال چیزی بوده و چیزی را پرستیدهاند مثل سنگ، مجسمه، آفتاب و غیره، بشر مدام به دنبال گمشدهای بوده و شتابان به دنبال آن روان گشته، سراسر تاریخ بشر را مملو از علاقه و توجه و اعتقاد افراد بشر به یک مبداء معنوی میبینیم که به صورتهای گوناگون تجلی کرده است.
بسیاری از دانشمندان و فلاسفه قلمرو دانش را از دین جدا کرده و اعتقاد به ادیان را امری شخصی و احساسی قلمداد کرده اند.وحشت از ورود به قلمرو دانشی ادیان، سبب مهجور ماندن حقایقی از هستی شده که در کتاب های آسمانی در لفاف جملاتی زیبا و یا تمثیل های قابل تامل پنهان شده اند.