نظری به آراء فلاسفه و دانشمندان

دینامیسم آفرینش بیان ششم - فایده خداشناسی

برای حل معمای جهان دنبال علت فاعلی و اصلی رفتن خطا است زیرا اگر هم به آن برسیم تازه می پرسیم چرا علت نخستین علت نخستین شده است؟ برای حل مطلب باید علت و غایت وجود را ببینیم.
هگل
دنبال کردن این که جهان از کجا آمده و به کجا می‌رود و چرا آمده‌ایم و می‌رویم کار بیهوده‌ای است که ما را به آن دسترس نیست. باید بدانیم جهان چیست و چیستیم.
شوپنهاور
عالم جسمانی نامحدود است زیرا برای ابعاد نمی‌توان حدی تعیین کرد بنابراین عالم نامحدود است. حقیقت جسم بعد است و فضا و مکان بی‌بعد معقول نیست پس هیچ مکانی بی‌جسم نمی‌شود و خلاء معنی ندارد.
رنه دکارت
خلقت رو به کمال می‌رود ولی هیچ‌وقت به کمال نمی‌رسد زیرا اگر به کمال رسد دیگر مخلوق نخواهد بود.
لامنه
قاعده تحول و تکامل در جمیع متعلقات مدنیت از دیانت و سیاست و علم و صنعت در همه چیز ساری و جاری است.
هربرت اسپنسر
جهان در راه تکاملی سیر می‌کند و این تکامل در امر نیروی معنوی است که برای انسان و سراسر جهان راه کمال مطلوب و ایده‌آل را در پیش می گذارد.
آلفرد فویه
نیروی جوهر مشتاق کمال و مایل به وسعت دادن خود می باشد و با این که همیشه به کمال نمی‌رسد همیشه ادراکاتش تبدیل پیدا می‌کند از ادراک به ادراک دیگر می‌رود و تغییرحالت می‌دهد.
لایب نیتس
معلومات عالم همه جزییات است و اگر هم کلیت داشته باشد بسیار اجمالی است مثل این که آسمان آبی است یا شب تاریک است. چون کلیت پیدا می‌کند و تحت قاعده درآید تبدیل به علم می‌شود. فلسفه عبارت است از به دست آوردن اصولی کلی. یک فلسفه کلی هر چه بیشتر به جزییات صدق کند کاملتر است. کاملترین فلسفه آن است که بتوانیم همه امور جهان را از یک اصل کلی بیرون آوریم.
هربرت اسپنسر
ممکن نیست آن چه دانشمندان پیش گفته‌اند درست و تمام باشد و برای آیندگان جای تفحص و تحقیق و تکمیل باقی نمانده باشد. تکمیل دانش کار یک نفر نیست و هم چنان به وسیله کتاب و تصانیف تکمیل شده و دانش‌طلبان جهان از زمان های سابق تاکنون در این خط کار می‌کنند و قرن ها باید کار کنند و معلوم نیست به کمال برسد یا خیر و معلوم نیست درک تمام علم برای بشر میسر باشد یا نه.
فرنسیس بیکن
گروهی از قدما را عقیده بر این بود که باب علم و حکمت محدود و محصور است و بیرون از آن چه قائدان قوم می آموزند مجهولی نیست که معلوم شود. البته مقام قدما بلند است و قدر و منزلت آنها نزد ارباب بصیرت بسیار است ولی علم تمام شده نیست و تمام علم نصیب هیچ کس نمی‌شود و علم انسان در مقابل عالم مثل قطره در قبال دریا است. هر چه بیناتر شویم بیشتر پی به نادانی خود می بریم. علم تمام نمی‌شود و همیشه راه علم باز است.
رنه دکارت
بهترین راه رسیدن به علم مرکب از استنتاج است که از امور بسیط به تدریج و ترتیب قضایای مرکب را استخراج کنند و بایستی تمام حلقه‌های زنجیر استنتاج روشن و معلوم باشد.
رنه دکارت