هرکسی مشغول کار خود

پس واحد را در انسان شناختید در حالی که این انسان از میلیاردها ذرات پراکنده که هر یک نوعی هستند ترکیب یافته که همه دست به هم دادهاند، همکاری میکنند، هماهنگی دارند، کارشان موزون است، به یک هدف و مقصد و یک نتیجه میرسد که همان گذراندن زندگی انسان است. ذرات عالم وجود نیز این طور است. با این که هر کدام در مقام خود مشغول کارند و شاید از همدیگر و از کل عالمی که برای آن کار میکنند خبر ندارند اما مانند سلولها، گلبولها و میکروبهای بدن انسان نتیجه کار همگی به نفع عالم تمام میشود و از این همه ذرات پراکنده وحدتی به وجود میآید که همانا وحدت کلی است. آیا این موضوع یک مژدۀ پرمسرت و پرقیمت برای عالمیان نیست؟ حالا که دانستیم کل عالم از ذرات پراکنده متحدالمقصد و یک هدفی به وجود آمده اجازه میخواهم کمی مطلب را بشکافم و مورد تجزیه قرار دهم تا مراتب روشنتر گردد.