شعلۀ عشق
اما من چارهای نمیبینم جز آن که به عقل بگویم: «چه کنم که این کار از دست من خارج است. این جذابیت و شعلۀ آتش است که مرا به سوی خود کشیده و از خود ارادهای ندارم. غرق این کانون و این نور و آتشم. ای عقل اگر میتوانی نجاتم ده و از این ورطه مرا بیرون آور. آیا میتوانی این اندرزهای پی در پی خود را با عمل دمساز کنی و مرا از آن برهانی؟ بیا و همتی کن…»