خیام و دشمنان او

گلهای راهنمایی جلد دوم چند داستان جالب پراکنده

در زمان حجه‌الحق خواجه امام حکیم عمر خیام عده‌ای نادان و نابخرد او را کافر و مرتد می‌گفتند. پس از گذشت هشتصد سال و اندی امروز جهانیان او را مردی عالم و فاضل و دانشمند عالیقدر و کاشف بزرگوار می‌دانند و دنیا به وجود این رادمرد عظیم‌الشأن فخر و مباهات می‌کند. آیا کدام صحیح است؟

چه خوب است همگی به این مطلب توجه داشته باشیم که هیچگاه از روی حسد و بخل و عناد شخصی، نوابغ و اکابر را مورد حمله و تهمت‌های ناروا قرار ندهیم و قدر نعمت را دانسته، آدمیت را شعار خود سازیم و به جای تهمت و عناد، نوابغ و دانشمندان را مورد مهر و لطف و تشویق قرار دهیم نه آنکه همه را تخطئه نماییم. اینک داستانی از خیام را از مجله جوانان شماره 222-21 دی‌ماه 49 صفحه 19 نقل می‌کنم. (نوشته سبکتکین سالور)

حجه‌الحق خواجه امام حکیم ابوحفص عمر خیامی نیشابوری معروف به امام خراسان یکی از برجسته‌ترین مردان این سرزمین خردخیز و مردپرور است. او در اواخر قرن چهارم هجری در نیشابور متولد شده و در حدود 509 تا 517 فوت کرده و در حدود صدوچند سال در این جهان زندگی کرده است.