44- چهارم - حس تفکر

مکانیسم آفرینش دسته دوم - حواس پنهان
حس تفکر- آلت داخلی تفکر در پشت پیشانی است

این حس برای حل کردن مشکلات و تجزیه و تحلیل اتفاقات و سنجش امور زندگی است. به طور خلاصه زندگانی انسان بر روی آن بنا شده و بدون آن آدمی قادر به حیات منظم و صحیح نخواهد بود. اختراع به وسیله این حس به کمک حس الهام و حس تخیل انجام می‌شود.

این حس نیز حد وسط دارد و نقص آن موجب اختلال امور و افراط آن باعث جنون و بازماندن از اعمال زندگی و از کار افتادن اراده است.

شعور و درک و استنباط جزء حس تفکر است منتها خیلی به سرعت انجام می‌گیرد و اگر سابقاً تفاوتی بین تفکر و ادراک قائل می‌شدند روی اصل همین سرعت است ولی سرعت را که در نظر نگیریم درک همان تفکر است. بدیهی است که حافظه هم به ادراک کمک بسیار می‌کند مثل اینکه رنگ های مختلف و سایر عوارض را به کمک حافظه می‌فهمیم.

قضاوت و داوری نیز جزء این حس است. اینکه گاهی قضاوت را امر وجدانی خوانند حقیقت مطلب این است که در قضاوت ابتدا تفکر موضوع را می‌سنجد و بررسی می‌کند. هرگاه شخص طبق داوری خرد رأی دهد او را شخص با وجدان خوانند و اگر برخلاف آنچه به فکرش می‌رسد رأی دهد بی وجدان است.

پس اینطور شد که خود قضاوت از حس تفکر سرچشمه می‌گیرد و رأی دادن از عملیات حس وجدان است.

غرور و تکبر عبارت است از به کار نینداختن حس تفکر یا خراب و ناقص بودن آن .

آلت داخلی تفکر در پشت پیشانی است و نشانه آن این است که در حال فکر ابرو و پیشانی را جمع می‌کنند. نشانه دیگر آن است که در حین خشم یا دفاع ابروها را در هم می‌کشند تا از فکر استمداد کنند. علامت دیگر دست گذاردن روی پیشانی در حال فکر است.

علم بر سه نوع است: علم اکتسابی ـ علم استنباطی ـ علم لدنی. علم اکتسابی مربوط به حافظه است و علم لدنی مربوط به الهام است ولی علم استنباطی که قیاس و استقرا از شعبات آن است مربوط به حس تفکر به کمک حس روشن بینی است. قیاس پی بردن از امور کلی به جزئی یا امور متشابه است و استقرا پی بردن از جزء به کل است.

سایر انواع علم‌ها در حس مربوطه شرح داده می‌شود.

سیاست و تدبیر و دروغ و خدعه که عاقبت و نتیجه کار را در نظر می‌گیرند و در واقع وسایل چاره‌ جوئی به شمار می‌روند جزء این حس هستند.

حضرت عیسی علیه‌السلام به امر و مشیت الهی حس مغناطیس خیلی قوی داشت که به وسیله آن بیماران را معالجه می‌کرد. حضرت موسی علیه‌السلام حس قدرت و توانایی‌اش قوی بود و می‌توانست افراد را به خوبی اداره نماید. و اما در حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله اغلب حس ها قوی و برجسته بود به همین دلیل کارهای بزرگ ازآن حضرت به ظهور رسید و نفوذ فوق العاده در اطرافیان خود داشت.

لرد کلون (Lord Kelvin) در یکی از خطب خود اشاره به حس هفتمی که وجودش محتمل است یعنی حس مانیتیزم (مغناطیس) می‌کند.

در فکر ما یک احتیاجی است به وجود خدا و این احتیاج غیر قابل مقاومت است. اگر این مسئله هیچ باشد پس باید گفت که عقل ما و تمایلات عالی وجود ما و تمام معلومات ما و تجربیات حسی ما جز اموری واهی و بدون ارزش متصور نخواهد بود.       ممانتو دائره المعارف لاروس

وجود حس دینی بشر دلیل وجود خدا است.               نوئل کانت

انتقال حس دینی از فردی به فرد دیگر دلیل وجود این حس و وجود خدا است.    اینشتن

اصل اعتقاد به ارباب انواع در اثر ملکه توجه به مبادی حیات است.        Taylor تایلور

در این کادر نظرات و عقاید ادیان و فلاسفه و دانشمندان دیگر را مشاهده فرمایید.