تفویض هم جبر است

معین در اختیارش قرار میگیرد و بدون خواست او از وسایلی که در سر راهش قرار میگیرد بهره میبرد، بالاخره بدون خواست خود از این دنیا میرود.
میگویند تفویض در مقابل جبر و بهمثابۀ اختیار است. اما تفویض به معنی بخشیدن، سپردن، در دسترس قرار دادن است. مثلاً چشم به انسان تفویض شده تا ببیند، گوش به او تفویض میشود تا بشنود، خرد به او تفویض میشود تا بیندیشد، پا به او تفویض میشود تا راه برود. خود آدمی این وسائل را برای خویش فراهم نکرده که اسم آن را اختیار بگذارد. به او دادهاند و در دسترسش قرار داده شده و حالا که در دسترس هست به حکم اجبار از آن استفاده میکند.