خلاصه نظریه روحیون (اسپریتو آلیست ها) جدید درباره قالب مثالی

دینامیسم آفرینش بیان بیست و دوم - اهمیت مقام نصیحت - ارشاد پیامبران

روح انسان در دوره زندگی در بدن و همچنین پس از مرگ با یک لفافه یا حجاب جوهری پوشیده شده که در ارواح به تفاوت کم و بیش رقیق لطیف‌تر و اتره است. الان کاردک دانشمند روح‌شناس فرانسوی آن‌ را پریسپری (حجاب جان یا شبح روح) نام گذارد. شبح رابطی است بین تن و روح انسان که احساسات و ادراکات وجود را به‌ روح و دستور و فرمان‌های روح را به تن می‌رساند. هنگام مرگ از تن جدا می‌شود چون علاقه اش با روح ناگسستنی است به همان شکل و قیافه متوفی باقی می‌ماند ولی بدن به خاک می‌رود بعداً متلاشی و تجزیه می‌گردد.
(شبح روح) پیکره سیال و فوق العاده لطیف و رقیقی است که با حواس ظاهری فعلی ما دیده نمی‌شود. باید دانست که ماده‌ها و یاخته‌ها و سلول‌های بدن ما که در جریان زندگی به طور مداوم تجدید و تعویض می‌شوند جزء ارکان ثابت و قائم ساختمان وجودی ما نیستند تنها همان حجاب روح و آن مایه سیال و جوهری است که موجب قوام و ثبات هیئت انسان و ریخت و قیافه او در تمام مراحل عمر از زمان تولد تا هنگام مرگ می‌گردد و به‌منزله قالبی است که مواد حیاتی فرآورده از خاک در آن قالب وارد و فشرده و منبسط می‌شود و هیئت انسان و شکل و قیافه او بنا بر مختصات طبیعی وجود از قالب بیرون می‌آید.
حجاب روح چه آلوده چه پاک باشد با روح ارتباط کامل و با تن پیوند و بستگی دارد و دارای بست و بندهای نامرئی است که روح را به تن پیوند و هنگام سکرات موت سعی و تقلا می‌کند که از بند و قید ماده‌های جسمانی تن بیرون آید.
فلاسفه شرق نیز به وجود (شبح روح) یا پریسپری عقیده داشتند و آن‌ را حجاب و لفاف روح می‌گفتند و حالت آن‌ را تابناک و جوهری می‌دانستند. شبح روح همان است که به زبان فارسی فروهر نامیده می‌شود و حکمای ایران نیز به وجود آن معتقد بوده‌اند و بنابر قول آنها که به توالی نفس معتقد بوده‌اند شبح روح هنگام حلول به جسم ملکول‌هایی که برای تشکیل ساختمان بدن ضروری است جذب می‌کند و پس از مرگ انسان آنها را به خاک برمی‌گرداند.

صرف نظر از عقاید و نظرات فلاسفه و حکمای پیشین که موجودیت (شبح روح) را تصدیق کرده‌اند اسپریتیسم و علم الروح کیفیت حال و وضع آن‌ را نیز معلوم و مشخص نموده است.
بنابر نظریه و آزمایش‌های «ویلیام کروکس» دانشمند روح‌شناس انگلیسی و دانشمندان فرانسوی کلیه واقعه‌های روحی و مغناطیسی و ظهور و تجسم ارواح جریان‌هایی است که ‌به وسیله شبح روح انجام می‌شود.
برای وقوع حوادث مزبور از ناحیه روح مایه‌های سیال و جوهری تراوش می‌شود که در شبح روح جمع و متمرکز می‌گردد و به اراده روح به‌کار می‌افتد. در خواب‌های طبیعی و مصنوعی شبح روح از تن جدا و به سیر و سیاحت در نقاط دور می‌پردازد. در ظلمت شب و روشنایی روز چیزهایی را درک می‌کند که جسم و تن قادر به ادراک آن نخواهد بود. احساساتی مشابه تن دارد ولی محسوساتش خیلی قوی‌تر و عالی‌تر از محسوسات بدن است و در پرتو روشنایی خود که با نور ستاره‌ها و اختران آسمان تفاوت بسیار دارد چیزهای نادیدنی را به‌خوبی می‌بیند.
شبح روح در دوران عمر آدمی و پس از فوت او به طور مستمر و مداوم هم پا و همراه با روح است و کلیه حادثه‌های روحی از ناحیه آن صادر می‌شود.
عکسهایی که در موقع احضار و ظاهر شدن ارواح و قالب‌گیری‌هایی که از علائم دست و پا و انگشتان آنها گرفته شده کاملا مشابه بامشخصات متوفی بوده و مؤید جریان بالا است.
قرن های متمادی است که فی ما بین آدمیان و ارواح مردگان ارتباط برقرار است. علم احضار روح صحت این جریان را با تجربه و آزمایش تصدیق نموده است. شبح روح نیز که دارای همان حالت جوهری است به‌منزله همکار و خدمتگزار روح محسوب می‌شود ودر رنج و عذاب روح و سیر و گردش با او سهیم و با روح پاک و تصفیه می‌شود و به مقام ترقی و رفعت می‌رسد.
حجاب روحی بدکاران کدر و ظلمانی است و پس از مرگ در رنج و عذاب خواهند بود. آنان که زشتکاری‌هایشان زیاد و اعمال خوب آنها بی‌مقدار و سبک وزن است به واسطه تیرگی و ظلمانی بودن حجاب روحی خود که حالت تموج و ارتعاش مایه سیال آن بسیار ضعیف است ادراک احساسشان خیلی کم و محدود می‌باشد و پیوسته در محیط ظلمت و تنهایی رنج می‌کشند و از زندگی فضایی چیزی درک نمی‌کنند.
خوبان و پرهیزکاران که دامان عفاف و تقوای آنها کمتر به گناه آلوده شده و کارهای نیک آنها زیاد و روحشان آزموده و پیشرفته است مایه سیال حجاب روحی آنها لطافت و رقت بیشتری دارد و تموج و اهتزاز جوهری روح زیادتر و ادراک و احساس آن بیشتر و بسیط‌تر است.
کتاب عالم پس از مرگ تألیف دانشمند و روح شناس فرانسوی لئون دنی ترجمه و اقتباس آقای محمد بصیری تلخیص از صفحات 104 الی 109 چاپ دوم