مثالی می زنم

دینامیسم آفرینش بیان هشتم - منظور و مقصود از آفرینش چیست ؟ 2- آفرینش عالم عبث نیست. کامل، درست و منظم است
مثالی می‌زنم
کودکی دو روز زحمت می‌کشد و با مقوا و گل خانه‌ای می‌سازد و بعد خودش آن را خراب می‌کند

فرض کنیم شما زبان فرانسوی به‌خوبی بلدید و یک نفر فرانسوی که زبانی جز لسان مادری خود نمی‌داند چند روزی مهمان شما و دائماً معاشر باشما است. بیکار هم هستید. سالم هستید و حوصله هم دارید و وسائل برای شما فراهم است.
از شما می‌پرسم: آیا می‌توانید با او سخن نگوئید؟ خیر. هر چند یک ساعت، دو ساعت، یک روز خودداری کردید و به زور و فشار جلو سخن خویش را گرفتید بالاخره ناچار باید با او گفتگو کنید و تماس بگیرید. چطور ممکن است ساکت بمانید؟ تا چه اندازه می‌توانید ساکت باشید؟ برای چه از معلومات خود استفاده نکنید و با آن شخص تماس نگیرید؟ کدام نیروئی است که شما را مانع از انجام این عمل گردد؟

مثالی می‌زنم
گندم که سر از خاک بیرون می‌آورد طبیعتش این است که سبز شود

جنبۀ طبیعی و عادی و فطری امر آن است که به حکم الجاء و اجبار باید با او سخن بگوئید و تماس گیرید و احتیاجات و ضروریات خود و او را برآورید مگر این که یک محرک دیگری پیدا شود و مانع انجام آن عمل طبیعی گردد.1
مثلا گندم که در زیر خاک گذارده شود طبیعتش آن است که سبز شود، بروید و بار دهد. نمی‌تواند چنین نباشد، نمی‌تواند سبز نشود. خاصیت فطری او این است که بروید مگر این که مانعی پیدا شود و او را از انجام کار طبیعی خود باز دارد.

پانویس ها

  1. - اگر کسی گفت که لجاج می‌کنم و اصلا حرف نمی‌زنم می‌گویم همین لجاجت محرکی است که مانع امر طبیعی و فطری می‌شود. یا این که در اثر بیماری و سانحه قدرت تکلم از شما سلب گردد که این امر استثنائی است. مؤلف