مقدر یک کبوتر

گلهای راهنمایی جلد دوم وحدت در جان و در جهان
مقدر یک پرنده آن است که شکمش را سیر کند و جبر او همان گرسنگی است که او را به فعالیت وا می‌دارد. (پرواز دسته‌ای از مرغان دریایی که در استرالیا به طور اجتماع زندگی می‌کنند).

مقدر یک کبوتر آن است که شکمش را سیر کند و جبر او همان گرسنگی است که او را به فعالیت و جستجوی دانه می‌کشاند. برای سد جوع به این سوی و آن سوی آن قدر پرواز می‌کند و دنبال طعمه می‌رود تا بالاخره معده خود را سیر نماید و راحت شود.

جبر آن است که اگر گرسنه نبود دنبال کار نمی‌رفت. این دستگاه هاضمه که گرسنگی در او به وجود می‌آورد از طرف چه کسی به او عطا شده و آیا به جبر به او داده نشده است؟ چه کسی این وسایل را به او تفویض کرده است؟