مذاهب بدوی و صفات مشترک آنها

دینامیسم آفرینش بیان سوم - خلاصه از کتاب مکانیسم آفرینش سوم - عالم خودش در خودش واقع است

تلخیص از کتاب Man’s Religions به قلم John B.Noss ترجمه جناب آقای علی‌اصغر حکمت.
1- یکی از حالات مذاهب بدوی احترام و عقیده به یک شیئی یا شخص معینی است که قوای مافوق و احیاء یا اعدام به آن نسبت می‌دهند و از آن رعب و هراس دارند و از آن برکت می جویند (مثل پارو ـ بیل و غیره)
2- اعتقاد به مانا یا نیروی حیاتی یا نیروی روحانی غیبی نزد همه اقوام بدوی عمومیت دارد ولی در هر قبیله و قومی آداب آن تفاوت می‌کند. این قدرت غیبی را در همه اشیاء قائلند که از اشیاء جامد به افراد ذیحیات منتقل می‌شود و از شخصی به شخص و دوباره به شیئی جامد انتقال می‌یابد. این مانا موجب قوه قهریه یا برکت و تقویت نیروی حیاتی یا دفاع است.
3- سحر ـ در اثر تکرار و نفوذ برخی کلمات و انجام برخی کارها قوای عظیم را به نفع خود قبضه می‌کند. این سحر به‌وسیله سه عمل انجام می‌شود: ـ الف بت یا فتیشیسم Fetishism به‌وسیله استمداد از قوای مستور در اشیاء بی‌جان ـ فتیش یا بت به‌صورت و شکل های مختلف است مثل سنگ ریزه و احجار آسمانی (شهاب‌ها) استخوان، چوب و غیره که از آنها قوائی نافع برای دوستان و مضر برای دشمنان ساطع می‌شود.
فتیش را دارای قوای غیبی می‌دانند و نزد آن زانو می‌زنند و تضرع می‌کنند و گاهی نیز با امر و خشونت و استهزا، از قوای غیبی او استفاده می‌کنند و اگر دید فایده ندارد به بت دیگر متوسل می‌شود.
ب ـ طریقه شمنی Shamanism تأثیر قوه کسی که خود مدعی است قوای مخفی را دارد در دیگران، می‌گوید روحی را از بدنی خارج و به بدن دیگر وارد می‌کند.
ج ـ وسائل ساده‌ای که منحصر به کاهن نیست و همه مردم عمل می‌کنند مثل انتقال گناه به یک حیوان و کشتن یا غرق‌کردن او و انواع و اقسام اعمال مختلف سحری ملل مختلف.
4- تابو Tabu- در همه جهان عمومیت دارد. تقدسی است که برای رئیس قبیله قائلند و در اثر این تقدس همه اشیاء او را مقدس و دست زدن به آن‌ را خطرناک می‌دانند. برخی افراد مثل سربازان، شکارچیان و ماهیگیران نزد برخی طوایف قوه تابویی دارند. رفته‌رفته حریم تابو وسعت گرفته و حتی برخی کلمات و اعمال را مخصوص تابو دانسته از بیان و انجام آن احتراز می‌کنند. در مقابل گناهی که نسبت به شکستن حریم تابو انجام شده برخی ریاضات مثل روزه، تراشیدن مو و گرفتن ناخن و غیره انجام می‌شود.
5- آنی‌میزم Animism معتقدند تمام انسانها و موجودات و اشیاء دارای روحی هستند که هنگام خواب موقتاً و هنگام مرگ به طور قطع از آنها جدا می‌شود ـ ارواح دارای احساسات و خشمند و می‌توان آنها را اداره کرد و برخی اعمال سبب خشنودی آنها است و بعضی اعمال و غضب موذی گری آنها را تحریک می‌کند.
6- پرستش مظاهر طبیعت ـ نه تنها از لحاظ روحی بلکه از لحاظ جسمی هم برخی اشیاء را پرستش می‌کنند. گاهی این پرستش به خاطر آن است که مظهر یکی از قوا است. مذهب بت‌برستی هند این طور است و اشیاء را دارای روح و روانی نهفته می‌دانند و طبقه دانشمند بت را مظهر رمزی عالی و نهفته میشمارند.
پرستش مظاهر طبیعت مختلف است ـ پرستیدن سنگ ها خواه سنگ طبیعی یا ساخته به دست انسان (امروز هم در طوایف وحشی آفریقا ـ اقیانوسیه ـ هند ـ ژاپن و سرخپوستان آمریکا آلات و ادوات سنگی محترم و مورد پرستش است) گیاه‌پرستی و پرستش اشجار که درخت عید نوئل عیسویان یادگار آن است. درخت در اغلب مذاهب و اقوام هر یک به‌صورتی مورد احترام است. جانورپرستی و عقیده به تناسخ یعنی انتقال روح انسان پس از مرگ به حیوان، پرستش ببر ـ گرگ ـ شیر ـ عقاب ـ خرس ـ گاو نر ـ گاو ماده ـ کانگورو در بین ملل و اقوام مختلف حتی مقدس دانستن کبوتر و قو و مار هنوز هم در نقاط مختلف دنیا معمول است. پرستش عناصر مثل خاک و باد و آتش و آب ـ آسمان ـ ستارگان و غیره.
7- قربانی. منظور تقدیم هدایا و تحف به‌خدایان است. قربانی خواه حیوان و خواه انسان و گاهی هم به‌صورت ایثار نفس و خودکشی انجام می‌شود.
8- احترام اموات و پرستش اجداد ـ بسیار مهم و در نزد اقوام مختلف معمول است شبح اقوام و بزرگان و اشخاص مورد احترام را نزد خود حاضر و ناظر می‌دانند. ترس بازگشت مرده به‌صورت میخکوب کردن او و یا قرار دادن سنگ های زیاد بر روی او و یا کج و معوج کردن راه هنگام تشییع وی صورت می‌گرفته (این کار برای ارواح مضر است و با ارواح دوست چنین نمی‌کنند) تقدیم هدایا و تحف به مردگان ناشی از این عقیده است. زنده به گور کردن زن ها و خدم میت که در برخی اقوام و تا این اواخر در هند معمول بوده از همین عقیده سرچشمه می‌گیرد.
معتقدند که ارواح پس از مرگ به‌صورت شیاطین و عفریت ها و ارواح موذیه درمی‌آیند.
9- اساطیر (میتولوژی) Mithology اساطیر در اثر اهمیت‌دادن و پرورش بیان خواب ها و یا پاسخ مجهولات آفرینش به وجود آمده (عالم را کی ساخت ـ اول انسان کی بود؟) این اساطیر و حکایات کم‌کم توسعه گرفته است. گاهی افسانه‌های پهلوانی ملل به‌صورت داستان یا اسطوره مذهبی درآمده و جنبه رب النوعی و الوهیت گرفته است (مثل برخی اساطیر یونان).
10- توتمیزم ـ Totemism ـ توجه به حیوانات اهلی اطراف به عنوان فردی از خانواده و اهل خود. هر طایفه‌ای تصور می‌کند با یکی از حیوانات (مثلا خرس) رابطه دارد و این حیوان توتم او شده و باید او را حفظ کند. از این رو در حفظ آن حیوان (یا نبات) می کوشند، آن‌ را مقدس و محترم می شمارند. مظهر اعلای آن در قرمزپوستان آمریکا است و هر طایفه توتم مقدسی دارند که آن‌ را رمز و علامت مقدس خانواده خود می شمرند و با چوب یا سنگ مجسمه‌ای از آن می‌سازند که نماینده و نشان طایفه آنها است.