یک حقیقت روشن
شما این مطلب را میدانید و از پرورش و وجود آن پرتقال واقفید در حالی که خود او نمیداند برای چه به وجود آمده و از خود بیخبر است. خیال میکند خود به خود روییده و خالقی ندارد. شما هم نسبت به خالق خود خیلی کوچکتر و ناچیزترید از یک پرتقال نسبت به شما. این امر، هم علت انکار و شک مادیون را نشان میدهد و هم جبر و سرنوشت را روشن میکند. زیرا پرتقال بدون اختیار خویش به وجود آمده و فایدۀ وجودی خود را نمیداند. همین طور به سلسلهمراتب مطلب در عالم لایتناهی ادامه دارد.