نیروی دوگانه عالم
در اینجا راجع به دو روح اولیه سخن میگویم که از آنها روح نیکوکار به روح بدکار چنین گفت:
«نه افکار ما و نه فرمان های ما و نه تفاهمهای ما و نه عقاید ما و نه کردارهای ما و نه وجدانهای ما و نه ارواح ما یکی نیستند.
هنگامی که دو روح در ابتدا به هم نزدیک شدند تا حیات و نیستی را بسازند و تصمیم بگیرند که بالاخره چگونه باید جهان را اداره نمود برای بدان جهنم یعنی بدترین زندگی ها و برای نیکوان بهشت یعنی بهترین زندگی روحی را مقرر داشتند.
پس همان طور که ابتدا درباره تو دانستم ای اهورامزدا ای تنها کسی که بایستی با روح در عالم خلقت ستایش شوی و ای کسی که تو را روح مردم نیکوکار اطراف خود میدانم ترا با چشمان روشن شده خود به عنوان سازندۀ واقعی کردار نیک خود و به عنوان پادشاه اعمال زندگانی نگریستم.
زنداوستا- گاتها س ب ا. 31
در ابتدای جهان هر دو این شعورها واقف به یکدیگر شدند و یکی از شعورهای مزبور از لحاظ پندار و گفتار و کردار بهتر از آن شعور دیگر بد بود.
اکنون بر مرد عادل است که بین این دو را تمیز دهد و آن که خوب است اختیار نماید نه آن که را بد است.
اکنون به شما میگویم: در ابتدای زندگانی آن شعور مقدستر به شعور مقابل خود که دشمنتر بود فرمود: هیچ یک از افکار، احکام، طرحها، پندارها و عقاید و گفتارها و کردارها و شخصیتها و ارواح ما با یکدیگر توافق ندارند.
زنداوستا- گاتها (سرود زرتشت)
دو طبقه از مخلوقات در جهان وجود دارد: طبقه خدایان و طبقه اهریمنها. طبقه خدایان را شرح دادم اکنون سخن دربارۀ اهریمنها: عمل و سکون را نمیشناسند. صفا و نیککرداری و راستی در آنها نیست. آنها میگویند که عالم خالی از حقیقت و خالی از نظم معین و خالی از اداره کننده است. یعنی از اتحاد مرد و زن تشکیل شده و محرک آن شهوت است و چیز دیگر نیست. با این وضع این دشمنان دنیا و خرابکاران وجود که دانششان کم و اعمالشان بیرحمانه است برای خراب کردن دنیا به وجود آمدهاند.
با پیروی از هوس های قانع نشدنی با غرور تمام با تکبر و با شادی غرورآمیز اصول دروغین را بر مبنای فریب اتخاذ کرده و اعمال نامقدسی انجام میدهند. خود را تسلیم افکار بسیاری که به مرگ منتهی میشود کرده و دست بسته غلام امیال جسمانی شده و میپندارند همه چیز همین است. صدها آرزوهای واهی با خشم و هوس آنها را فرا میگیرد و مایل بکسب تودههای ثروت بهمنظور نیل به مقاصد و هوسهای نفسانی خویشند. (بعداً به طور تفصیل حال پیروان شیطان را بیان میکند)
دین هندو: بهاگاوادگیتا
راه حقیقت مانند یک جاده بزرگ است و شناختن آن مشکل نیست. راه بد تنها آن است که مردان نیکو در جستجوی آن نخواهند بود.
کنفوسیوس- منسیوس- 62
«نه افکار ما و نه فرمان های ما و نه تفاهمهای ما و نه عقاید ما و نه کردارهای ما و نه وجدانهای ما و نه ارواح ما یکی نیستند.
هنگامی که دو روح در ابتدا به هم نزدیک شدند تا حیات و نیستی را بسازند و تصمیم بگیرند که بالاخره چگونه باید جهان را اداره نمود برای بدان جهنم یعنی بدترین زندگی ها و برای نیکوان بهشت یعنی بهترین زندگی روحی را مقرر داشتند.
پس همان طور که ابتدا درباره تو دانستم ای اهورامزدا ای تنها کسی که بایستی با روح در عالم خلقت ستایش شوی و ای کسی که تو را روح مردم نیکوکار اطراف خود میدانم ترا با چشمان روشن شده خود به عنوان سازندۀ واقعی کردار نیک خود و به عنوان پادشاه اعمال زندگانی نگریستم.
زنداوستا- گاتها س ب ا. 31
در ابتدای جهان هر دو این شعورها واقف به یکدیگر شدند و یکی از شعورهای مزبور از لحاظ پندار و گفتار و کردار بهتر از آن شعور دیگر بد بود.
اکنون بر مرد عادل است که بین این دو را تمیز دهد و آن که خوب است اختیار نماید نه آن که را بد است.
اکنون به شما میگویم: در ابتدای زندگانی آن شعور مقدستر به شعور مقابل خود که دشمنتر بود فرمود: هیچ یک از افکار، احکام، طرحها، پندارها و عقاید و گفتارها و کردارها و شخصیتها و ارواح ما با یکدیگر توافق ندارند.
زنداوستا- گاتها (سرود زرتشت)
دو طبقه از مخلوقات در جهان وجود دارد: طبقه خدایان و طبقه اهریمنها. طبقه خدایان را شرح دادم اکنون سخن دربارۀ اهریمنها: عمل و سکون را نمیشناسند. صفا و نیککرداری و راستی در آنها نیست. آنها میگویند که عالم خالی از حقیقت و خالی از نظم معین و خالی از اداره کننده است. یعنی از اتحاد مرد و زن تشکیل شده و محرک آن شهوت است و چیز دیگر نیست. با این وضع این دشمنان دنیا و خرابکاران وجود که دانششان کم و اعمالشان بیرحمانه است برای خراب کردن دنیا به وجود آمدهاند.
با پیروی از هوس های قانع نشدنی با غرور تمام با تکبر و با شادی غرورآمیز اصول دروغین را بر مبنای فریب اتخاذ کرده و اعمال نامقدسی انجام میدهند. خود را تسلیم افکار بسیاری که به مرگ منتهی میشود کرده و دست بسته غلام امیال جسمانی شده و میپندارند همه چیز همین است. صدها آرزوهای واهی با خشم و هوس آنها را فرا میگیرد و مایل بکسب تودههای ثروت بهمنظور نیل به مقاصد و هوسهای نفسانی خویشند. (بعداً به طور تفصیل حال پیروان شیطان را بیان میکند)
دین هندو: بهاگاوادگیتا
راه حقیقت مانند یک جاده بزرگ است و شناختن آن مشکل نیست. راه بد تنها آن است که مردان نیکو در جستجوی آن نخواهند بود.
کنفوسیوس- منسیوس- 62