نظری به ادیان
زیرا خدا را رو به رو دیدم و جانم رستگار شد.
(سفر پیدایش باب 22)
و خداوند با موسی روبرو سخن میگفت مثل شخصی که با دوست خود سخن گوید … .
و رأفت میکنم بر هر که رؤف هستم و رحمت خواهم کرد بر هر که رحیم هستم و گفت روی مرا نمیتوانی دید زیرا انسان نمیتواند مرا ببیند و زنده بماند و واقع میشود که چون جلال من میگذرد ترا در شکاف صخره میگذارم و ترا به دست خود خواهم پوشانید تا عبور کنم پس دست خود را خواهم برداشت تا قفای مرا ببینی اما روی من دیده نمیشود.
(سفر پیدایش باب 33)
و خدا گفت آدم را بهصورت ما و موافق شبیه ما بسازیم … پس خدا آدم را بهصورت خود آفرید. او را بهصورت خدا آفرید ایشان را نر و ماده آفرید و خدا ایشان را برکت داد و خدا بدیشان گفت بارور و کثیر شوید و زمین را پر سازید.
سفر پیدایش ـ فصل اول
او گفت بیرون آی و به حضور خداوند در کوه بایست و اینک خداوند عبور نمود و باد عظیم سخت کوهها را منشق ساخت و صخرهها را به حضور خداوند خرد کرد اما خداوند در باد نبود. و بعد از باد زلزله شد اما خداوند در زلزله نبود و بعد از زلزله آتشی اما خداوند در آتش نبود و بعد از آتش آوازی ملایم و آهسته.
کتاب اول پادشاهان ـ باب نوزدهم آیات 11 تا 13
چشمان خداوند در همه جا است و بر بدان و نیکان مینگرد.
کتاب امثال سلیمان نبی باب پانزدهم
و جلال خدای غیر فانی را به شبیه صورت انسان فانی و طیور و بهائم و حشرات تبدیل نمودند.
رساله پولس رسول برومیان باب اول 23
خداوند برابرم ظاهر شده گفت من هستم خدای قادر مطلق پیش روی من بخرام و کامل شو
سفر پیدایش ـ باب 17
ترا خدایان دیگر غیر از من نباشد. صورتی تراشیده و هیچ تمثالی از آن چه بالا در آسمان است و از آن چه پائین در زمین است و از آن چه در آب زیر زمین است برای خود مساز. نزد آنها سجده مکن و آنها را عبادت منما زیرا من که یهوه خدای تو میباشم خدای غیور هستم.
سفر خروج باب 20
و گفت ای یهوه خدای اسرائیل خدائی مثل تو نه بالا در آسمان و نه پائین در زمین هست که با بندگان خود که به حضور تو به تمامی دل خویش سلوک مینمایند عهد و رحمت را نگاه میداری.
اول پادشاهان باب هشتم
و از این میشناسیم که در ما ساکن است یعنی از آن روح که به ما داده است.
رساله اول یوحنا رسول باب سوم
چون به آسمان تو نگاه کنم که صنعت انگشتهای تو است و به ماه و ستارگانی که تو آفریده ای پس انسان چیست که او را به یادآوری و بنی آدم که از او تفقد نمایی. او را از فرشتگان اندکی کمتر ساختی و تاج جلال و اکرام را بر سر او گذاردی او را بر کارهای دست خودت مسلط نمودی و همه چیز را زیر پای وی نهادی. گوسفندان و گاوان جمیعاً و بهائم صحرا را نیز مرغان هوا و ماهیان دریا را و هر چه بر راههای آب ها سیر میکند.
(مزامیر داود ـ مزمار هشتم 3 تا 8)
خداوند مرا مبدای طریق خود داشت قبل از اعمال خویش از ازل ـ من از ازل برقرار بودم از ابتدا پیش از بودن جهان ـ هنگامی که لجهها نبود من مولود شدم وقتی که چشمههای پر از آب وجود نداشت. قبل از آن که کوهها بر پا شود پیش از تلها مولود گردیدم. چون زمین و صحرا را هنوز نساخته بودند اول غبار ربع مسکون را وقتی که او آسمان را مستحکم ساخت من آنجا بودم و هنگامی که دایره را بر سطح لجه قرار داد وقتی که افلاک را بالا استوار کرد و چشمههای لجه را استوار گردانید چون به دریا حد قرار داد تا آب ها از فرمان او تجاوز نکند و زمانیکه بنیاد زمین را نهاد آنگاه نزد او معمار بودم و روز به روز شادی مینمودم و همیشه به حضور او اهتزاز میکردم و اهتزاز من در آبادی زمین وی و شادی من با بنی آدم می بود.
(امثال سلیمان نبی باب هشتم آیات 22 الی 31)
آن هوشمندی که جسم او روح است و شکل او نور است و افکارش درست و ماهیتش چون اثیر است و از او همه کارها همۀ خواست ها همۀ بوهای خوش و مزهها به وجود میآید، او کسی است که بر همه این ها محیط است. هرگز سخن نمیگوید و چیزی او را متعجب نمیسازد.
دین هندو: خانداگا اوپانیشاد ـ پراپاتهاگا3 ـ خاندا14
آن تائو که امکان زیر پا گذاردنش هست تائوی ابدی و غیرقابل تغییر نیست. اسمی که بر آن میتوان نهاد اسم ثابت و غیرقابل تغییر نیست. به این اعتبار که او را نامی نیست او را پدید آورنده آسمان و زمین بدان و به این اعتبار که او را نامی هست مادر همه چیز است.
تائو با این دو جنبه که دارد در واقع یکی است ولی چون کثرت از او به وجود میآید نام های مختلف به خود میگیرد. روی هم ما آن را اسرار مینامیم.
تائو کسی است که همه چیز را ایجاد میکند و همه را روزی میدهد. همه آنها را به وجود میآورد و ادعایی بر آنها ندارد. همه کار میکند و از آن غروری ندارد، بر همه ریاست دارد ولی آنها را نظارت نمیکند. این است صفات اسرارآمیز تائو.
دین تائوئیسم ـ تایوته کینگ 39