برادر وحدتی صحبتالله رشیدی، گیلان غرب
ضمن موافقت با نظر وحدت مینویسند: بسم الله الرحمن الرحیم. به نام خداوند بخشنده مهربان. اینجانب صحبتالله رشیدی دارای شناسنامه شمارۀ 254 صادره از نهاوند ساکن فعلی گیلان غرب شغل آرایشگر، درست مدت بیست سال تمام یعنی نیمی از سن حقیقیم که خوب و بد را از هم تمیز میدادم و قدرت تشخیصم به اندازۀ ماشین بدنم رشد نموده بود در جستجوی معبودی بودم که ندیده عاشق بودم و راهی را میپیمودم که شاید نشانی از آن را بیابم و به مبنای حقیقتم برساند. در این مدت با ادیان مختلف و مرامهای جوربهجور آنها تماس و برخورد نمودهام حتی بعضی مواقع با مرام آنها موافق بودم و به آنها میپیوستم اما این پیوستن و موافق بودن همانا در جستجوی معبود و محبوب خود بودم. آنچه را خود میدانستم جستجو میکردم تا این که از لطف بیکران یزدان مقتدر دانا کتاب مقدس مکانیسم آفرینش را سر راهم قرار داد و با مطالعۀ آن نوری در چشمان تاریکم درخشید و آنچه را که من در این مدت با کمال شوق و میل تمام دنبال میکردم و میخواستم به خواست خدای بیهمتا پیدا کردم. آری وحدت نوین جهانی راهی است به سوی سعادت و خوشبختی. آنچه را که من دربارۀ وحدت نوین جهانی میبینم شاهراهی است که عالم انسانیت را به سوی صلح و صفا و هماهنگی و برادری دعوت میکند. در این صورت من با تمام قدرت و حکم انسانیت میگویم: وحدت نوین جهانی یعنی تلویزیون حقنما که تصویر حق و حقانیت و آنچه را که لازمۀ انسانیت است به عالم بشریت نشان میدهد و اگر گوش هوش فرا دهی ندایی از آسمانها و عالم لایتناهی خواهی شنید که میگوید تبارک الله احسن الخالقین و درود بر جمع وحدتیها که حق و حقانیت را چنان آشکار و ثابت نموده که از قلب اروپا و آسیا هم گذشته و نفوذ در عالم خلقت نموده یعنی سراسر دنیای بشریت را تسخیر نموده. از مافوقترین عظمت و قدرت الهی خواهانم در راهی که قدم نهادهای موفق و منصورت بدارد. و اینک به وسیلۀ این نامه خودم را به پیشگاه باعظمت شما معرفی میکنم و تقاضای عضویت در جمع وحدتیها مینمایم که اگر شایسته باشد مرا هم به عضویت بپذیرید و یک قطعه عکس هم با یک قطعه شعر که سرودۀ خودم است تقدیم میدارم. سرباز وحدت صحبتاله رشیدی متخلص به آواره
نوری در قلبم احساس میکنم و خود نمیدانم که این نور از کجا میباشد و این چه قوه و قدرت و جاذبه است که من را به سوی خود سوق میدهد و بر من واضح گردید که این قدرت و جاذبه از منبعی است که آن را وحدت نوین میگویند از این رو بر من لازم گردید که خودم را برای خاکبوسی درگاه با عظمت این وحدت نوین آماده و معرفی نمایم و این تقاضانامه را با قلبی پاک به سوی آن درگاه عالیقدر فرستادم. امیدوارم به ذات بیعیب خداوند که قبول درگاه واقع گردد که شاید خودم را از خدمتگزاران وحدت محسوب نمایم.
با تقدیم احترام صحبتالله رشیدی (آواره)
به نام خدایی که جان آفرید | همه زشت و زیبای عالم بدید |
سلام بر وحدت نوین جهانی
نخست درود من به روان پاک و سرچشمۀ ادب و انسانیت و انساندوست و رهبر عالیقدر و استاد معظم و دانشمند محترم جناب آقای حشمتالله دولتشاهی ـ حشمتالسلطان. شکر و سپاس خدای را که این بنده کمترین را از راه و روشی که از جهل و نادانی سرچشمه میگیرد به سوی حق و حقیقت سوق داده و با قدرت جاذبۀ الهی خود مرا به راه نیک هدایت فرمودند. استاد گرانقدر و رهبر عالیمقام کتاب مکانیسم آفرینش را که از تراوشات مغز پاک و بیآلایش آن منبع یکتاپرستی شما است مطالعه نمودم اما چه بنویسم و چگونه شرح دهم که نه من بلکه اگر تمام اشجار را قلم کرده و دریاها را مرکب و دستهای همه انسانها را به هم وصل نموده و شب و روز را به هم آمیخته و بخواهند شرح نوشتههای این کتاب مقدس را به رشتۀ تحریر درآورند به خدای بزرگ سوگند که نتوانند مگر این که مافوقترین قدرت الهی نیرویی به آنها بدهد که بتوانند چنین کتاب مقدس و آموزندهای را بنویسند و آن نیرو و قدرت هم تنها در دست توانای رهبری خردمندانه شما میباشد و امیدوارم به ذات یزدان مقتدر توانا در این راهی که شما پیش میروید و هدف شما جز صلح و صفا در عالم بشریت چیز دیگری نیست موفق و پیروز گردید. دانشمند الهی و ای رهبر خدایی از خواندن کتاب مقدس مکانیسم آفرینش همینقدر دانستم که جرقۀ برقی در قلبم ظاهر شد و تاریکخانۀ دلم را روشن و منور ساخت و در عالم بهت و حیرت به سوی وحدت کشانده شدم و این است که نام مقدس وحدت نوین جهانی را محترم شمرده و خود را یکی از انصار وحدت نوین میدانم. با تقدیم احترام.
به مناسبت حکمت نوین و نور وحدت
خوشا آن کس که در گلزار وحدت | شود سرگشته در اسرار وحدت | |
خوشا آن کس که در میخانۀ عشق | شود مست از می سرشار وحدت | |
خوشا یکتاپرستی در ره حق | خوشا بر نهضت و افکار وحدت | |
خوشا آن کس که از روی حقیقت | شود وارسته و غمخوار وحدت | |
خوشا بر دیده حقبین و حقجوی | که بیند همچو خوردیدار وحدت | |
خوشا بر جمع و بزم وحدتیها | همه سرباز و هم انصار وحدت | |
به عالم پرچمش در اهتزاز است | به پاکی مظهر و گفتار وحدت | |
به مغناطیس نور آفرینش | بجویی ره تو بر انوار وحدت | |
به محراب عبادت رو که بینی | بسان گفتۀ در، بار وحدت | |
به تو لبیک گوید حقتعالی | به پاکی رو تو در دربار وحدت | |
نما تطهیر و زاری کن به خلوت | که تا بینی چنان اسرار وحدت | |
چسان گردیده نورش عالمافروز | صفا و همت و کردار وحدت | |
تو در کنج عدالت خانۀ دل | نوای حق شنو از تار وحدت | |
ز حق گویم سخن تا خود ببینم | مقام و رفعت انوار وحدت | |
تو از روی حقیقت پرده بردار | کرامتها ببین از کار وحدت | |
من از شوق لقای «حشمتالله» | سرودم از صفا اشعار وحدت | |
ندیده عاشقم من بر جمالش | منم سرگشته در بازار وحدت | |
من آن «آوارۀ» نامه سیاهم | که از جان میکنم اقرار وحدت |
صحبتالله رشیدی (آواره) به نام خداوند بخشاینده مهربان
سراپا عشقم و آتش شدم من | چو مستان می بیغش شدم من | |
منم آواره کز شوق لقایش | بسان شعلۀ سرکش شدم من |
نخست درود من به روان پاک و سرچشمۀ ادب و انسانیت و انساندوست و رهبر عالیقدر و استاد معظم و دانشمند محترم جناب آقای حشمتالله دولتشاهی ـ حشمتالسلطان. شکر و سپاس خدای را که این بنده کمترین را از راه و روشی که از جهل و نادانی سرچشمه میگیرد به سوی حق و حقیقت سوق داده و با قدرت جاذبۀ الهی خود مرا به راه نیک هدایت فرمودند. استاد گرانقدر و رهبر عالیمقام کتاب مکانیسم آفرینش را که از تراوشات مغز پاک و بیآلایش آن منبع یکتاپرستی شما است مطالعه نمودم اما چه بنویسم و چگونه شرح دهم که نه من بلکه اگر تمام اشجار را قلم کرده و دریاها را مرکب و دستهای همه انسانها را به هم وصل نموده و شب و روز را به هم آمیخته و بخواهند شرح نوشتههای این کتاب مقدس را به رشتۀ تحریر درآورند به خدای بزرگ سوگند که نتوانند مگر این که مافوقترین قدرت الهی نیرویی به آنها بدهد که بتوانند چنین کتاب مقدس و آموزندهای را بنویسند و آن نیرو و قدرت هم تنها در دست توانای رهبری خردمندانه شما میباشد و امیدوارم به ذات یزدان مقتدر توانا در این راهی که شما پیش میروید و هدف شما جز صلح و صفا در عالم بشریت چیز دیگری نیست موفق و پیروز گردید. دانشمند الهی و ای رهبر خدایی از خواندن کتاب مقدس مکانیسم آفرینش همینقدر دانستم که جرقۀ برقی در قلبم ظاهر شد و تاریکخانۀ دلم را روشن و منور ساخت و در عالم بهت و حیرت به سوی وحدت کشانده شدم و این است که نام مقدس وحدت نوین جهانی را محترم شمرده و خود را یکی از انصار وحدت نوین میدانم. با تقدیم احترام.
یارب ز نور وحدت ما را جدا مگردان | در شاهراه وحدت ما را رها مگردان | |
یارب نما تو یاری و ز نور وحدت خود | این قلبهای ما را تو بیصفا مگردان | |
یارب عنایت از توست ما عاصی و گنهکار | این دردهای ما را خود بیدوا مگردان | |
یارب تو قدرتی ده بر توسن خیالم | تا راه تو بپویم، این ره خطا مگردان | |
یارب نمای روشن فانوس قلب تارم | هم بینصیبم از این، نور صفا مگردان | |
یارب ز نام نیکت ما را بشارتی ده | محروم و ناامیدم زین ماجرا مگردان | |
یارب به سوی وحدت کن رهبری تو ما را | راه حقیقت از ما در اختفا مگردان | |
یارب تو باب رحمت بر روی خلق بگشای | دست توسل ما تو بیدعا مگردان | |
یارب ترحمی کن بر ما ز راه احسان | ما را ز کار نیکو هرگز جدا مگردان | |
باشد امید بسیار ما را به رحمت تو | پشتم ز بار غفلت یارب دو تا مگردان | |
(آوارۀ) حزینم سرباز1 فوج وحدت | برما تفضلی کن شفقت ز ما مگردان |
پانویس ها
- ضمن تقدیر بسیار از احساسات پاک و بیشائبه برادر وحدتی صحبتالله رشیدی توضیح میدهد که وحدت نوین جهانی چون موافق با صلح و صفا و دوستی و همکاری است ذکر سرباز وحدت موردی ندارد و شما برادر عزیز و ما و جمیع خواهران و برادران در یک سطح محبت و تعادل خدمت عالم بشریت قرار داریم ـ مؤلف