بشر هم چنین است

گلهای راهنمایی جلد دوم لذت پس از رنج حاصل می‌شود لذت در وحدت
تا فشار و سختی نباشد راحت به وجود نمی‌آید. این رفتگران در شهر نیویورک در سرمای چندین درجه زیر صفر زمستان آمریکا زحمت می‌کشند تا عابرین از منظره کثیف و نامناسب ناراحت نشوند.

یک باغبان درخت می‌کارد و رنج و زحمت می‌کشد و چند سالی در گرما و سرما آن را توجه می‌کند و از مایه هستی و جان خود در راه آن مصرف می‌نماید تا از آن ثمری حاصل گردد و دیگران آن را بخورند و لذت برند یا گل‌هایی می‌پرورد که مایۀ سرور و حظ بصر مخلوق خدا می‌شود. یک آشپز با مرارت غذایی می‌پزد و زحمت و رنج می‌کشد تا آن را آماده کند ولی غذا اکثراً برای دیگران است و نصیب دیگر کسان می‌شود. یک بنا و یک کارگر در مقابل آفتاب عرق می‌ریزند و در مقابل سرما می‌لرزند و خانه می‌سازند. لذت این خانه را اشخاص دیگری می‌برند. یک نفر نجار روزهای متمادی بر سر یک مبل یا یک میز رنج می‌برد و آن را آماده می‌سازد تا اشخاص دیگر از آن بهره برند. درست است که همه در مقابل زحمت خود پول می‌گیرند ولی آن مزد در مقابل این زحمات بسیار ناچیز و کم‌ارزش است.