خوردن هم رنج است

گلهای راهنمایی جلد دوم لذت پس از رنج حاصل می‌شود بررسی دربارۀ لذت
خوردن هم که در نظر مردم عین لذت به شمار می‌رود توأم با رنج است. تا آرواره‌ها و دندان‌ها و زبان و دستگاه جویدن و بلعیدن غذا رنج و زحمت تحمل نکنند انسان نمی‌تواند غذا را وارد بدن خود نماید.

هرگاه دقیق‌تر شویم روشنی‌هایی دیگر در فهم این حقیقت درمی‌یابیم. هر لقمه‌ای که به دهان می‌گذاریم مدتی آرواره فعالیت می‌کند و باز و بسته می‌شود، دندان‌ها روی هم می‌آیند، زبان به کار و کوشش می‌افتد تا غذا را نرم و آماده سازد و سپس وقتی وارد معده شد همان کوشش از طرف معده و سپس روده‌ها صورت می‌پذیرد تا شیرۀ غذا وارد بدن انسان شود. همۀ این امور صرف انرژی و کوشش است و هر عملی که صرف انرژی باشد مستلزم زحمت و رنج است.

پس در خوردن هم که انسان آن را عین لذت و خود لذت می‌شمارد تازه رنج هست و تا رنج جویدن و خرد کردن و آمیخته نمودن با بزاق و سایر اعمال به ضغ و مضغ و غیره نباشد لذت غذا درک نمی‌گردد.

رنج و زحمت منحصر به این مقدمات نیست. زحمت‌های دیگری هم هست که مقدمۀ لذت را فراهم می‌نماید. مثلاً گرسنگی خود رنج است. تا سلول‌های انسان احساس کمبود و نیاز به غذا نکنند و حس گرسنگی را در بدن اشاعه ندهند و انسان گرسنه نشود و زحمت و رنج گرسنگی را نکشد از خوردن غذا احساس لذت نخواهد کرد.