وضع بشر
بشر هم همین حال را دارد و هیچ کس بیمزایا نیست و هیچ کس هم جامع تمام مزایا نیست. پس نباید مزایای خود را نادیده گرفت و با توجه به مزایای دیگران آه حسرت کشید. یکی باسواد و فهیم است ولی دست او تنگ است و دیگری صاحب خواسته و ثروت است ولی دانش کافی ندارد. اگر فلان نویسنده زحمت زیاد میکشد و رنج بسیار تحمل میکند در مقابل اسمی از او باقی میماند. اینها همه عدل الهی است که در یک ردیف قرار دارند. منتها این عالم مثل یک ماشین کامل، پیچ و مهرههای درستی دارد که همه بایستی به جای خود باشد. هر کس فکر کند و قوه اندیشه را به کار اندازد نمیتواند چیزی را خارج از این قاعدۀ لایتغیر عالم قبول کند.