فشار برای طی مسیر

گلهای راهنمایی جلد دوم نومیدی خطا است فشارهای زندگی و سرنوشت مخلوقات
این یک میمون متعلق به سیرک است که دست و پایش شکسته و نیاز به جراحی پیدا کرده و دکترها او را جراحی نموده اند و اینک پس از انجام عمل از او مراقبت میکنند. آیا حیوان فلسفه این کارها را می‌داند و به آن راضی است؟

اسبی که به آن دهانه زده می‌شود نمی‌داند برای چه به او دهانه زده‌اند. او خودش میل دارد به هر کجا مایل است برود ولی سوار مطابق میل او رفتار نمی‌کند بلکه هر چه خودش بداند می‌کند. اسب به طرف سبزه‌زار و محلی که جو ریخته شده متمایل می‌شود ولی سوار نمی‌گذارد. اسب عصبانی و ناراحت است و دلیل این کار را نمی‌داند.

اما سوار مصلحت را چنین می‌داند. اسب تشنه و خسته است. آب فراوانی می‌بیند و میل دارد از آن بنوشد بلکه مشتاق است، ولی سوار نمی‌گذارد زیرا می‌داند در اثر آشامیدن آب با خستگی ممکن است بیمار شود و بمیرد. اما اسب چون حقیقت را نمی‌داند خیلی ناراحت است خصوصاً این که می‌بیند چند الاغ گر از همان آب آزادانه می‌آشامند.

پس مقدر و مصلحت به دست سوار است نه اسب. انسان هم همین طور است. این فشارها برای راندن شخص به سوی مقدر است.