پندی به برادر غافل
از این رو به این برادر عزیز و گرامی که در عالم وحدت به هم متصل هستیم اما او خود متوجه نیست، به این برادر ناشناخته که سعی در پریشانی عالم وحدت دارد روی کرده میگویم: «ای عزیز غافل از حق، تو چگونه میتوانی به وحدت جهان لایتناهی که یک حقیقت واقع است لطمه زنی؟ چگونه میتوانی با مخالفت خویش این سیل خروشان عالم را سد کنی؟ آخر کمی فکر کن، اندکی بنگر و توجه نمای. بر این پریشانی و شیفتگی من نگاه کن و حال مرا دریاب و آن گاه بر این اسرار روشن که آشکار میشود و قابل انکار و رد نیست تعمق و تدبر نمای تا حقیقت را دریابی. ببین که در این شهر به ظاهر غریب و دورافتاده در نقطهای از کشور حقایقی ظاهر میشود. تا این حقایق درست و حقیقی و بارز و روشن نباشد این گونه جهانگیر نخواهد شد. همین قبول عامه از طرف مردم گوناگون، تمدنهای مختلف، نژادهای متنوع، مذاهب مختلف، سلیقهها، شغلها، درجات، طبقات و افراد مختلف آیا دلیل روشن و سادهای بر اصالت و صحت آنها نیست؟
خداوند یار و یاورت باشد و به راه حق و حقیقت رهبریت فرماید.