تفکر در مجموعۀ مخلوقات
اینک این حقیقت بزرگ را در معرض افکار روشنفکران دلآگاه قرار میدهم و میگویم: به همۀ مخلوقات بنگر که در عین حال که دارای جسماند اما به خود قائم نیستند و تا نیرویی به آنها فیض ندهد به جنبش و زندگی نمیافتند. در عالم مادیات هم همین حکم جاری است. مثلاً در دنیا هواپیما زیاد است و ممکن است صدها هزار عدد از آن در سراسر جهان وجود داشته باشد که هرکدام به تنهایی هواپیمایی مستقل مشاهده میشود اما اینها به خود قائم نیستند. حرکت آنها در اثر سوخت (بنزین) میباشد. پس این هواپیماها که ظاهراً جدا هستند از لحاظ نیروی حرکت و زندگی و سوخت به هم متصلاند زیرا از یک منبع فیض برخوردارند. اجسام عالم همه همین حکم را دارند و در عین جدایی و تنوع و اختلاف ترکیب و شکل و رنگ و هیئت و اندازه نیروی محرکۀ همۀ آنها روح است که میتوان آن را انرژی، قدرت یا حرکت خواند و تغییر نام در ماهیت آن تغییری نمیدهد. این است که از لحاظ فیض معنوی همه به هم پیوستهاند. این بود اتحاد معنوی همۀ موجودات و اشیاء عالم که جلوهای از عنایت حق میباشد که اگر با خلوص نیت و تمرکز و توجه در این باره تفکر عمیق و موشکافی نمایی درک خواهی کرد.
نه تنها از لحاظ روح بلکه اجسام عالم از لحاظ عناصر هم به هم پیوستهاند و همان عناصر در همه بیش یا کم وجود دارد. از لحاظ ذرات و هوا و عوامل جوی هم به یکدیگر پیوستهاند زیرا همه از اتم ترکیب یافتهاند. پس بگویید جدایی کجاست و چطور میتوان آنها را جدا دانست؟ کدام قدرتی است که بتواند بین آنها جدایی بیفکند یا جدایی بین آنها تصور کند؟