حیات در همه چیز

گلهای راهنمایی جلد دوم آرامش وحدت

معمولاً تصور می‌کنند که جسم بی‌حرکت و مرده و بی‌حیات است و هرگاه روح به آن بدمد به حرکت و زندگی می‌افتد. پس حرکت و حیات را از روح می‌دانستند. این صحیح است اما می‌خواهم بگویم که همان کالبد هم بدون نیروی حیاتی نیست. هر جسمی از سلول و گلبول و هزاران اجزاء و یاخته تشکیل شده که هرگاه هر یک از آنها را مستقل بدانیم و تک تک مورد مطالعه قرار دهیم می‌بینیم خود دارای نیروی حیاتی یا روح هستند. بنابراین جسم تنها هم که آن را بی‌روح می‌دانستند بی‌روح نیست و هیچ جسمی بدون روح و حیات وجود ندارد و هنگامی که این اجزاء به هم پیوستند اتحاد آنها خود از روح کلی استفاده می‌کند. پس مادۀ بی‌روحی که آن را کالبد می‌خوانند در بین نیست و هیچ جسمی بدون روح یعنی بدون نیروی حیاتی در عالم وجود ندارد و به همین دلیل است که پس از تحول (مرگ) سلول‌های بدن با فعالیت دیگری تجزیه شده می‌پوسند و همین تجزیه و پوسیدگی هم دلیل وجود نیروی حیاتی در آنها است.

هرگاه برای آزمایش بتوانند یک یا چند سلول را در یک محفظۀ خارجی زنده نگاه دارند، به خوبی می‌توانند حیات و نیروی حیاتی آن سلول‌ها را دریابند. پس معلوم شد که کالبدی که آنها ماده می‌خواندند همان نیز دارای نیروی حیاتی یا روح است.