کمال وحدت

گلهای راهنمایی جلد دوم هستی عالم از اوست

آن ذاتی که فلاسفه و حکما و متفکرین سابق فکر می‌کردند و آن را کامل بالتمام می‌دانستند و آن را با ذات واجب‌الوجود تطبیق می‌کردند، در عین حال که باید قائل به کمال آن بود لیکن اگر آن نحوه کمالی که می‌پنداشتند در حق آن قائل باشیم، دیگر جایی برای کمال باقی نمی‌ماند و امری است تمام شده و انجام یافته و سراسر تمام شده و انجام‌یافته‌ای ساکن و بی‌حرکت است زیرا حرکت و جنبش و سیر یکی از خصوصیات مشی به طرف کمال است و هنگامی که چیزی کامل تصور شود، هیچگونه جنبش و حیات و حرکتی برای آن قابل تصور نیست زیرا اگر او کامل غیر قابل تکامل انگاشته شود، برای چه حرکت کند و برای چه جنبش نماید و فعل و انفعال و تحول را به چه منظور لازم دارد. از شدت سکون و بی‌فعالیتی بایستی آن را هیچ دانست.