رعایت نسبت و تعادل
همین طور است همه اجسام عالم که از عناصر به میزان و نسبت معین تشکیل شده است. بدن انسان همین حکم را دارد زیرا بدن آدمی از عناصر مختلفه به وجود آمده که با نسبت و میزان معین به هم ترکیب گردیده و این امتزاج و ترکیب که بسیار بدیع و دقیق و بغرنج است، اگر با هم توازن و هماهنگی و تناسب نداشته باشد، نمیتواند اثر وجودی خویش را چنان که باید ببخشد و در صورت افراط یا تفریط مقرون به زیان خواهد گردید. هرگاه عناصر از میزان معین بیشتر شود روح با عناصر اضافی عمل میکند و حالت شدت و سبعیّتی در آن فرد دیده میشود و برعکس اگر عناصر کمتر و ضعیفتر باشد روح نمیتواند درست با بدن عمل کند و بدن دچار رکود و خمودگی میگردد و شکفته و متجلّی نخواهد شد و به این زیادتی و نقصان عناصر، بیماری میگویند؛ اما وقتی تعادل برقرار بود از هر دو حالت افراط و تفریط به دور است و در سایه همین تعادل روح میتواند شکفتگی کامل و باطن «خودی» (دل خویشتنی) یا حقیقت وجودی جسم را بروز نموده و به عمل در آورد و تجلّی بخشد. بدن که تعادل داشته باشد روح در آن به خوبی جلوه خواهد نمود.