4. آیینه کوچک است ولی نور بزرگ است

گلهای راهنمایی جلد اول شش دسته گل از گلستان راهنمایی دسته گل دوم: انعکاس معرفت الهی به جهانیان

آیینه در ظاهر کوچک است. کسانی که همه چیز را با دیده انتقاد و حسد می‌نگرند و می‌خواهند برای هر چیز عیبی درست کنند و هر چیزی را که در نظرشان تازه یا جالب است، از راه پیدا کردن نکته‌ای مورد انتقاد قرار داده و به خیال خود بر آن شکست وارد می‌کنند تا روح بدبین خویش را قانع سازند، وقتی آیینه را می‌بینند که نور منعکس می‌کند شروع به انتقاد از آیینه کرده می‌گویند:

« مگر جز آن است که این قطعه‌ای شیشه است که از ماده جیوه‌ای آغشته شده و پشت آن یک تکّه حلبی ناچیز قرار دارد. این چه ارزش دارد که چنین لافی می‌زند؟»

اما آیینه با کمال ادب و فروتنی به آن ها پاسخ می‌دهد: «عزیزان بر جسم من منگرید، هرچند که این جسم هم خود قطره‌ای از دریای وجود است. از خردی جسم به من ایراد نکنید بلکه به روح من نظر اندازید که چگونه با همه کوچکی خود خورشید به این عظمت را منعکس می‌کنم. مگر جز آن است که انوار آفتاب عظیم را با وجود خردی جسم خویش طوری برمی‌گردانم که همه قدرت، حدّت و شدت و عظمت نور را منعکس می‌سازد، پس به کار من توجه کنید نه به جسم من. نگاه نکنید که من که هستم بلکه بنگرید که چه می‌کنم. من منعکس‌کننده خورشید عظیم و وظیفه‌ام پخش انوار حیات‌بخش آن است و این کار روحی من است. روح را بنگرید و خردی جسم را فراموش کنید؛ اما در نظر بگیرید که همین جسم کوچک من نیست که این کار سترگ را انجام می‌دهد. نور بزرگ و تجلّی‌بخش او است که اثر می‌کند نه من. پس مرا کوچک ندانید و از توهینی که نسبت به من در فکر شما پیدا شده لب‌های خود را بگزید.»