انتظار شیئ بهتر از خود شیئ است
عاقلی گفته است که همیشه انتظار شیئ بهتر از خود شیئ است. این امر تا حد زیادی درست است. البته مردمان دنبال خود لذات هستند و این درست است، اما همین دنبال کردن، انتظاری به وجود میآورد که آن انتظار زندگی را پر و شخص را سرگرم و مشغول میکند، برای حیات معنی و مفهومی به وجود میآورد، در حالیکه وقتی به آن هدف رسید لذت تمام شده و در مدت کوتاهی از آن دلزده میشود.
شخصی دنبال معشوقی است، چه مرارتها و زحمتها در راه او میکشد، چه رنجها میبرد، ماهها و سالها در این طریق فداکاری و جانفشانی میکند، آهها میکشد، خون جگر میخورد، مرارتها میبیند و همین امر مدتی طول میکشد و زندگی را پر مینماید و هدفی برای آن ایجاد میکند که این هدف علت تلاشها را مشخص مینماید. اما وقتی به معشوق رسید و به اصطلاح از او کام گرفت سرد میشود، دیگر آن لطف را ندارد، حالت عادی پیدا میکند و به مرور ایام حتی به حال ابتذال میرسد، از آن شوقها، آن سوزها، آن شعلههای آه دیگر خبری نیست. یک زندگی عادی شروع میگردد. این در صورتی است که عکسالعملهای نامساعدی نداشته باشد و اغلب دارد.