تعادل در زندگی

زنجیر سرنوشت بررسی در روحیۀ برخی اشخاص

در حقیقت باید دانست که این امور که در عالم خود درست و لازم و جزء امور اساسی زندگی و باعث بقای حیات است باید باشند، زیرا مطابق با مشیت الهی است و اگر خدا نمی‌خواست آنها را خلق نمی‌فرمود و اگر نمی‌خواست سرنوشت آنها را در دسترس اشخاص قرار نمی‌داد. پس بایستی به آنها پرداخت اما به طور متعادل نه افراطی.

اگر در این علاقه‌ها افراط شود و انسان خود را یکپارچه به آنها تسلیم نماید از وظایف اساسی دیگری که در زندگی دارد و آنها را به عنوان معنویات می‌خوانند باز خواهد ماند، مانند خداشناسی، خداپرستی، عبادت، سازندگی برای دنیای بعد از تحول، اعمال خیر و کمک و همراهی با سایر انسان‌ها و سایر موجودات و مخلوقات و این قبیل چیزها.

اینها که در حقیقت جزء وظایف اصلی بشر هستند بایستی در حد خود رعایت شود و کسی که خود را یکسره تسلیم علاقه‌های مادی کند از آنها باز خواهد ماند. این دستور برای ساختن افرادی است که با تأیید سرنوشت، تجارت و معاملات و تفریحات آنها را از ذکر خدای باز نخواهد داشت.