اثر روحی فرح زیاد
و اما اثر روحی افراط در فرح نیز کاملاً مشهود است و هرکسی در زندگی خود آزموده است که وقتی چند روز پی در پی رویدادهای نشاطانگیز در زندگیش پیدا میشود خود از این امر ناراحت میگردد و آن را مبتذل میبیند و روحاً مایل به قطع آن است ولو اینکه این تمایل ناخودآگاه باشد. چنانکه خواهیم گفت ضمیر باطن وی وسائلی برای ایجاد ناراحتی و غم فراهم میسازد تا آن را خنثی کند.
به این لحاظ میبینیم که در همۀ ملل و همۀ مردم این اصل مسلم شده که وقتی لذت تکرار شود اثر خود را از دست میدهد. فرانسویها میگویند: بسیاری لذت دیگر لذت به شمار نمیرود1. وقتی که یک حالت سرورانگیز در زندگی مکرر در مکرر شد اثر خود را از دست میدهد. یک غذای خوب و خوشمزه در دفعۀ اوّل به نظر خیلی مطلوب است ولی دفعۀ دوم لذت آن کمتر و دفعۀ سوم از آن کمتر است و وقتی که زیاد تکرار شود دیگر لطفی برای شما ندارد و اگر از آن هم بیشتر تکرار شود نه تنها لذتی نخواهد داشت بلکه ایجاد تنفر مینماید به طوری که مثلاً فریاد میزند: «آخر این هم شد زندگی. هرشب خورش قورمه سبزی» .
پانویس ها
- Beaucoup de plaisir n est pas plaisir