سرنوشت این طور نیست

زنجیر سرنوشت بحثی در موضوع تصادف

اما سرنوشت چنین نیست. نه دستی هست و نه وجود یزدان مقتدر آن قدر کوچک و محدود است که او را مانند انسانی تصور کنیم که با دست خود موجودات را براند و دارای همان کینه‌توزی، تکبر، لجبازی و سایر صفات یک رئیس مستبد باشد. اما حقیقت امر همان کشش کلی و برنامه کار کارخانه عالم است و عامل آن هم همان سیالات هستند که به هر نام که آنها را بخوانیم فرق نمی‌کند فقط باید بدانیم عاملینی هستند بی‌صدا، بی‌خودنمایی، آرام، متین ولی بسیار مؤثر که قدرتشان تخلف ندارد و بالاترین تعریفی که دربارۀ قدرت توان کرد شامل حال آنها می‌شود.