شادمانی همگانی
در موقعی که شادمانی بزرگی به انسان روی کند تمام سلولهایش در این شادمانی شریک میشوند و گویی همه به اهتزاز و تکان و حرکت درمیآیند. این موضوع را همه کم و بیش احساس کردهاند و در اصطلاح هم وقتی خیلی شادمان است میگویند فلانی چنان خوشحال است که در پوست خود نمیگنجد. مقصود از نگنجیدن در پوست این است که همه سلولهایش به جنبش و تکان افتادهاند و گویی میخواهند از محل خود بیرون آیند و این علامت نهایت هیجان و شادمانی است.