شادی و غم همگانی

زنجیر سرنوشت فیزیولوژی و علل طبیعی انجام وظیفه
وقتی که به رقص مشغول است نه تنها دست و پایش به شادمانی می‌پردازند بلکه همه سلول‌هایش در این شادمانی شریک می‌شوند.

هرگاه عضوی متألم و ناراحت شود، همه اعضاء متألم هستند، همانطور که اگر حادثه ناگواری برای کسی در دنیا اتفاق افتد همۀ کسانی که شاهد آن باشند و یا جریان آن را بشنوند ناراحت و متأثر می‌شوند.

اگر یکی از اعضاء دچار درد شود همه ناراحت هستند. اگر دندان انسان درد کند شادی و آسایش از وجود رخت بر می‌بندد دیگر ذائقه مزه غذا را نمی‌فهمد، گوش لذت از آواز و صوت خوش نمی‌برد و عطر برای شامه چندان ارزشی ندارد. در عین این پریشانی همه درصدد هستند که درد را رفع کنند تا دوباره آرامش در مملکت بدن برقرار شود.

همین طور است شادی که وقتی یک عضو یا اعضاء یک حس متلذذ شوند و از چیزی بهره برند همه اعضاء خوشحال و شادمانند. به همین لحاظ است که می‌بینی وقتی خبری خوش به کسی می‌رسد چنان کالبدش دچار شادی می‌گردد که اعضاء تمایل به جنبش و حرکت پیدا می‌کنند و بی‌اختیار شخص را به رقص وادار می‌کنند. وقتی که به رقص مشغول است نه تنها دست و پایش به شادمانی می‌پردازند بلکه همه سلول‌هایش در این شادمانی شریک می‌شوند.