فواید خودآگاهی

زنجیر سرنوشت جبر زندگی جبر زندگی - قسمت دوم

وقتی از طریق تعلیمات دین، عبادات و تمرکز انسان به طور خودآگاه از حقایق اتصال خود به عالم آگاهی یافت به قدری از این آگاهی سود می‌برد که حدی بر آن نمی‌توان قائل شد. این اطلاع و خودآگاهی رفتارش را تاحدی که سرنوشت اقتضاء می‌کند مرتب می‌نماید و حداقل آن، این است که می‌فهمد در این عالم تنها نیست و همه او را می‌بینند و تحت کنترل دائمی نیروهایی است که ما را می‌بینند ولی اکثریت ما، آنها را نمی‌بینیم.

در این صورت مانند دیوانه‌ای که در خلوت حرکات جنون‌آمیز می‌کند، اعمال بی‌بندوبار از او سر نمی‌زند بلکه مثل کسی که در حضور جمعیتی است خود را مرتب می‌کند و تحت کنترل درمی‌آورد. چه تضمینی بهتر از این برای نظم زندگی و قدم زدن بر راه راست و پیروی از اخلاق و انسانیت وجود دارد.

آیا نظر همۀ ادیان حصول این حقیقت که بیان گردید نیست؟ مگر نه این است که اصولاً دین برای پاکیزه کردن اخلاق است و پیامبر اسلام فرمود: «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» : علت برانگیخته شدنم به پیامبری آن است که فضائل اخلاقی را تکمیل کنم.
اگر به قادر مطلق بازگشت نمایی، بنا خواهی شد و اگر شرارت را از خود دور نمایی (کتاب ایوب، فصل 23، آیه 34)

و اگر نبوت داشته باشم و جمیع اسرار و همه علم را بدانم و ایمان کامل داشته باشم به حدی که کوه‌ها را نقل کنم و محبت نداشته باشم، هیچ هستم (رساله اوّل پولس به قرنتیان، فصل 13، آیه 2)

وقتی که دستورات ادیان را تجزیه و تحلیل و خلاصه کنیم می‌بینیم که به همین حقیقت منجر می‌شود که بشر خودآگاه گردد، خود را بشناسد، مقام خود را بداند و اتصال خویش را با عالم بزرگ لایتناهی درک نماید.