اسارت همان جبر است

زنجیر سرنوشت جبر زندگی جبر زندگی - قسمت دوم

هرچند هر اسارتی جبر است ولی اسارت زنجیر اتصال عالم جبری روشن است که همه موجودات را در تحت سیطرۀ خود نگاه داشته است. این اسارت زنجیر اتصال عالم است که همه موجودات را به سلسله کشیده و با این سلسله آنها را به حرکت انداخته است.

همانطور که قبلاً گفته‌ام وقتی می‌خواهند کسی را اسیر کنند حلقه به گردنش می‌اندازند و زنجیر به پایش می‌بندند. زنجیرهای سیالات نیز همین حال را دارد و موجودات به حکم سرنوشت در دام آن اسیر می‌شوند.

ضمناً گفته شد که در آلات الکتریکی وقتی می‌خواهند برق با دستگاهی کار کند همان کافی است که سویچ آن را بزنند تا برق در آن وارد شده و سراسر وجودش را تصرف نماید. در مورد سیالات نیز چنان است و موجودات از این نیرو مثل آلتی که سویچ آن باز باشد تحت سیطره قرار می‌گیرند.

یعنی هر موجودی در عالم به حکم سرنوشت در دست نیروهای سیالات عالم اسیر است، زنجیر شده است و حلقۀ زنجیر، او را به هر سوی می‌کشاند، خواه بداند، خواه نداند، خواه از این موضوع راضی باشد یا نباشد، خواه قبول کند یا نکند، خواه سرکشی نماید و یا تسلیم محض باشد، تفاوتی ندارد، آنها کار خود را می‌کنند.