نصیحت هم جبر است

زنجیر سرنوشت جبر زندگی جبر نصیحت و راهنمایی
البته کنترل و نظارت طبیعی هم هست و آن این است که پس از خوردن مقداری از یک خوراک انسان از آن خوراکی زده می‌شود.

برای اینکه پاسخ مطلب فوق روشن شود که اختیاری در این کار نیست و نصیحت نیز از لوازم و انگیزه‌های جبر است به آن مثالی باز می‌گردیم که در مقابل ما دو ظرف آجیل و شیرینی قرار گرفته است. میل و کشش جبری که در انسان هست ممکن است او را بدان سوی بکشاند که در خوردن آنها افراط کند یعنی بیش از حدی که برای بدن و سلول‌های آن لازم است از آنها استفاده نماید. جبر و سرنوشت نمی‌خواهد که شخص در اثر افراط دچار بیماری شود و کالبدش زیان ببیند و در اثر این اختلال جبر انجام وظیفه، دردی پیدا کند. این است که بایستی در این باره چاره‌ای باشد که انجام سرنوشت را تسهیل نماید.

در این حال ناصحی در آنجا هست یا دوستی که پهلوی شما نشسته نصیحت می‌کند که شما را از خوردن آن منع نماید و زیان‌های آن را برای شما می‌شمارد.