شغلها تفاوت ندارد
با این دید وحدتی دیگر تفاوتی در شغلها و وظایف دیده نمیشود چه همۀ این امور را انجام وظیفه میداند. یک پیچ کوچک یا چرخ بزرگ و میللنگ سنگین همه بایستی باشند و هیچکدام بر دیگری برتری نمیفروشد زیرا همه در کار ماشین مؤثرند منتها در مواضع مختلف قرار گرفتهاند.
یک رفتگر که کارش تخلیۀ خاکروبههای منازل و تنظیف کوچه است اگر نباشد همه مردم را گند و کثافت فرا میگیرد. زمانی که رفتگرهای شهرداری پاریس اعتصاب کردند انبوه خاکروبه و کثافات کوچهها چنان بود که همه را عاجز کرده چیزی نمانده بود که امراض عمومی در شهر شیوع پیدا کند.
پس همان رفتگر هم محترم و شغلش مقدس است.
اگر لولۀ آبریز شما مسدود شود و یک نفر مقنی آن را بگشاید خدمتی به شما کرده که با پول و پاداش نمیتوان همارز آن را تأمین کرد.
پس شغلها فقط بهانههای انجام وظایف دنیوی هستند و شغل بزرگ و کوچک را تفاوتی در شرافت و حقارت نیست و همه شرافتمندند.