دلیل دیگر
به علاوه ما میبینیم که یک پر کاه در مقابل طوفان عظیم پایداری میکند، یعنی طوفان نمیتواند به پر کاه لطمه زند، اما یک درخت تنومند بزرگ را از بن برمیکند و آن را خراب میسازد یا اگر دیواری ستبر و قطور در مقابلش باشد آن را تخریب مینماید. لیکن زیانی به پر کاه نمیرساند، مدتی به این سوی و آن سوی پرتاب میکند و به اطراف میراند بدون اینکه به ماهیت آن ضرری برسد. علت فقط در مقاومت است زیرا آن درخت یا آن دیوار در مقابل هوا مقاومت میکند، ایستادگی دارد لذا مضمحل میشود، اما پر کاه ناچیز مقاومتی ندارد، لاجرم سالم میماند.1
پانویس ها
- خوب است در این باره یک دستور اخلاقی هم از این موضوع بیاموزیم که اگر انسان در قبال اشخاص نرمش و انعطاف داشته باشد مصون میماند و سرسختی و لجاجت همیشه به زیان تمام میشود. اغلب ناراحتیها و گرفتاریها در اثر دعوا و مرافعه است که به طور تصاعدی توسعه پیدا میکند و به ضرر هردو تمام میشود، در حالیکه یک مرد عاقل اهل پیکار و منازعه نیست و تا آنجا که بتواند راه و رسم نرمی و فروتنی را از دست نمیدهد. در دستورات مذهبی نیز به این مطلب اشاره شده چنانکه در قرآن مجید دربارۀ اخلاق گروندگان میفرماید: «و اذا خاطبِهم الجاهلون قالوا سلاما» وقتی که نادانان به او خطاب و عتاب میکنند جوابش سلام و صلح و سازش است. و اما حلیمان وارث زمین خواهند شد و از فراوانی سلامتی متلذذ خواهند گردید. شریر بر مردمان عادل شروری میکند و دندانهای خود را بر او میفشرد. (مزامیر داود، فصل 37، آیات 11 و 12) و هیچ چیز را از راه تعصب و عجب مکنید بلکه با فروتنی دیگران را از خود بهتر بدانید (رساله پولس رسول بفلیپیان فصل دوم آیه 3) و هرکاری را بدون همهمه و مجادله بکنید. (ایضا، آیه 15) در اینجا نکتۀ دیگری هم به چشم میرسد که قابل دقت و تأمل است. هرگاه همان موشک با قدرتی که دارد و با همان سرعت به یک کره برخورد کند تصادف با آن باعث میگردد که خُرد و مضمحل شود. چرا؟ برای اینکه در مقابل آن کره مقاومت کرده و درواقع موشک با این عمل یک نوع سرکشی و تجاوز و خودخواهی انجام داده و جزایش این است که خرد شود. اما سازندگان موشک آن را طوری ساختهاند که وقتی به کره مقصد نزدیک شود کم کم از سرعتش میگیرند و آن را آهستهتر و آهستهتر میسازند و با وسائلی از قبیل چتر و غیره طوری میکنند که آهسته بر کرۀ زمین مقصد بنشیند. یعنی در حقیقت با فروتنی و تسلیم در آنجا فرود آید. این هم درس اخلاقی دیگری بود که بیان شد.