سرنوشت چنین است
نه آن گوسفند، نه آن مرغ و نه آن گندم میل نداشتند چنین شوند ولی سرنوشت با قدرت تمام میگوید باید اینطور شوند و تقدیر هم همین است و هیچکس در این باره ترحمی روا نمیدارد.
ما هم در عالم همین وضع را داریم و از هر سوی و هرجهت در پنجۀ سرنوشت و جبر و تقدیر اسیریم. حال که وضع چنین است و سرنوشت چنین الزامی دارد که اسیر تقدیر باشیم وظیفۀ ما چیست؟