انکار نمی توان کرد
حال دانستیم که خدا را همه جا میتوان یافت و درک کرد. پس دیگر انکار مورد ندارد مگر آنکه راه خرد را بر خود مسدود سازد. در این حال است که مادیون رخت سفر را بر بسته و بار و بنه را جمع کرده و از میدان به در می روند تا از دست خداپرستان آسوده شوند زیرا دیگر نمیتوانند حرفی داشته باشند.
تکرار میکنم: اگر تا امروز انکاری باقی است مربوط به انکار اشکال تصوری بشر برای یزدان است نه انکار قوه و قدرت و شعور. حالا که اختلاف اسمی و لفظی بر طرف گردید و معلوم شد که قوه و قدرت و شعور چیزی نیست مگر همان قدرت روح که امر پروردگار است، دیگر چه انکاری باقی میماند؟ کدام مادی است که منکر این حقیقت واضح گردد؟ آیا مادیون منکر قوه و قدرت و انرژی و منکر شعور و عقل و تفکر و اراده در موجودات عالم هستند؟