قسمت اول

دینامیسم آفرینش بیان نوردهم - سرنوشت و تقدیر - جبر و تفویض نکات مهمی درباره سرنوشت و تقدیر

که عمده است و تقدیر یزدانی نام دارد عبارت از آفرینش و ساختمان حواس مختلف بشر (که بیست و یک حس آن در کتاب مکانیسم آفرینش شرح داده شده است) و کالبد بشر و سازمان بدنی او می‌باشد. زیرا ظروف حواس بشر به اندازه‌های مختلفه ساخته شده و این اندازه‌ها در اختیار بشر نیست بلکه در اصل خلقت اوست که وی در آن تصرف و اختیاری نداشته است. پس هر یک از ظروف و حواس به قدر ظرفیتی که دارند از قدرت و علم و نیرو و تفکر کامله الهی ‌به وسیله روح که امر پروردگار است استفاده می‌کنند و این‌را تقدیر می‌نامیم. مراد از جبر نیز همین است.

مثلا ظرف فکر فلان شخص طوری درست شده است که باید مقام بزرگی را احراز کند، این شخص با جزئی کوشش و دنبال کردن به آن مقام نائل می‌شود. چرا؟ برای این که امورات را خوب تشخیص می‌دهد و راه حل ها را به آسانی پیدا می‌کند. اما شخص دیگر که ظروف فکرش کوچکتر است نمی‌تواند به آن مقام برسد.

سازمان مغزی اشخاص مختلف با یکدیگر تفاوت دارد

سازمان بدنی هم در این تقدیر تأثیر دارد چنان که چشم کسی بهتر ببیند یا قوه فکری کسی قوی‌تر باشد. اگر دستگاه حساس بدنش سالم و نیرومند باشد در کار او تأثیر دارد. فلان شخص حنجره‌اش طوری ساخته شده که صدای مطلوب از آن بیرون می‌آید و این کار مسیر زندگیش را تعیین می‌کند و به همین ترتیب است سایر استعدادها و قوائی که در افراد بشر به درجات مختلف اعطا شده است. اگر تفویض کامل می بود بایستی همه بتوانند مثلاً آواز مطلوب یا چشم تیزبین و امثال آن داشته باشند. اصولا مجموعه استعدادهای مغزی و بدنی و حواس مختلفه هر کسی برای کار معینی ساخته شده که بعدها همان شغل را در جامعه انجام خواهد داد و چون این وضع به اختیار خود بشر نیست آن‌ را جبر می‌نامند.