روح و شعور

دینامیسم آفرینش بیان یازدهم - روح و جسم و قالب مثالی(پریسپری) روح در عالم لاینتاهی

ثابت کردیم که همه چیز عالم صاحب شعور است و هیچ موجود و بیشعوری در عالم وجود ندارد منتها هر چیزی به قدر لازم و به اندازه‌ای که نیازمند است و متناسب با سازمان بدنی او است شعور دارد نه بیشتر و علت این که بشر نمی‌تواند وجود شعور را در آنها به آسانی بپذیرد این است که شعور حیوانات و شعور اشیاء را با شعور خودش مقایسه می‌نماید.

روح و شعور
  نمایشی از گردش زمین به دور خورشید

چه لزومی دارد که شعور اشیاء عالم را با شعور خودمان قیاس کنیم. این عمل غلط است. مگر شکل و هیئت و قیافه هر چیزی را با خودمان مقایسه می‌نمائیم که شعور آنها را هم باشعور خود بسنجیم؟ هر چیزی در دنیا استعداد نسبی دارد و برای کاری ساخته شده. مقایسه کردن حیوان و نبات و سنگ با انسان یا با یکدیگر عمل صحیحی نیست.
اما اگر با دقت نظر و موشکافی و تفکر بنگریم می‌بینیم که آنها هم به قدر خود شعور دارند. اگر شعور نداشتند نمی‌توانستند خطر را تشخیص دهند، از خود دفاع نمایند، به زندگی خویش ادامه داده و آن‌ را اداره کنند.
همان طور که سگ و گربه و سوسک و میکروب و گیاه شعور دارند، سنگ و خاک هم که به‌عقیده مردم اشیاء مرده‌اند از شعور بی‌بهره نیستند ولی شعورشان به‌قدری کم است که با زحمت فوق‌العاده می‌توان آن‌ را تا حدی تشخیص داد.

آنجا که از برخورد با آب و برخی مواد شیمیایی جامد و به قول مردم بی روح تخم گیاه پرورش می‌یابد می‌توانیم شعور خاک و موادی که نبات را پرورش داد و روح بخشید درک کنیم. همچنین باید از آثار طبیعی و معرفت الارضی گوناگونی که باعث تحولات سنگ و خاک عالم می‌شود روح آنها را بشناسیم. اگر شعور و انرژی نداشت قادر به نگهداری و پرورش گیاه نبود. چیزی که خود قدرت نداشته باشد چگونه قادر است گیاهی را پرورش دهد که موجد قدرت و انرژی است. فعل و انفعالات شیمیایی مواد و عناصر در اثر نیرو و قدرت آنها است.