منظور از مرده چیست

دینامیسم آفرینش بیان دهم - اتم

در لغت جسمی را مرده نام می‌گذارند، مثلا به یک انسان یا حیوانی که تحول یافته می‌گویند «مرده است» یا به خاک مرده می‌گویند. منظور چیست؟ آیا مقصود آن این است که قدرت و قوه و انرژی و خلاصه نیروی حیات از آن سلب شده؟ یعنی در واقع حال او با آن زمان که او را «زنده» می‌نامیدند فرق دارد. در آن‌وقت قوه دیگری وجود داشت که در او نیروی زندگی به وجود می‌آورد. آهکی را زنده می‌گویند و همان را پس از فعل و انفعال و تحول مرده می‌خوانند. چرا دو نوع اسم برای آن گذارده‌اند؟

در مثال های فوق منظور از لفظ مرده آن است که اجسام مزبور قبل از تحول یا به اصطلاح (مردن) دارای قوه و قدرت و انرژی دیگری بودند که اینک از آنها سلب شده است. آهک همان آهک است. چه از او سلب شده که این را مرده می‌خوانند و آن را زنده می‌دانستند؟ پس معلوم شد دو عامل اصلی در این اجسام به‌کار رفته است. یکی خود آهک یا شکل آهک که ما می‌بینیم که همین آهک است و دیگر قوا و انرژی که در آن بوده است. یکی را می‌توان به‌منزله جسم و دیگری را به‌منزله انرژی و قدرت یا روح آن دانست.
به این ترتیب تفاوت بین جسم و روح کاملا روشن و مسلم می‌شود و تردیدی در وجود روح نمی‌توان داشت.