این مطالب را در اتم بررسی کنیم
هرگاه با نظر سطحی بهاتم نگاه کنیم با مطالعه ساده و بدون عمق دو چیز مختلف مشخص در آن خواهیم یافت:
1ـ جسم یعنی ماده اتم که عبارت است از هسته (پروتون و نوترون).
2ـ قوه و قدرت که اجزاء جسم اتم را به گردش افکنده است.
حالا با جزئی تفکر میفهمیم که این دو از هم جداست و با هم یکی نیست. این تجزیه بهمنظور فهم مطلب است. لازمه ماده آن نیست که حرکت کند. ماده جامد و راکد آن قدر شعور ندارد که حرکت کند و باید قدرتی باشد که آن را به حرکت اندازد و مثل یک اتومبیل که هرگاه بنزین را از آن بگیرند از حرکت میایستد. با مقایسه یک اتومبیل بیبنزین با یک اتومبیل متحرک میتوانیم فرق آنها را دریابیم. همچنین یکنفر بشر وقتی نیروی روح با او کار نمیکند میمیرد. با مقایسه یکنفر مرده ظاهری با یک زنده میتوانیم فرق آنها را بدانیم و وظیفه روح را در آن متوجه شویم.
آیا قوای ماده از کجا میآید؟ میگویند حرکت از خواص ماده است. از دو حال خارج نیست. یا قوه و شعوری آن را به حرکت آورده است یا خودش حرکت دارد که آن هم دارای شعور است. خوب، این حرکت بدون قوه نمیتواند باشد. اگر حرکتش منظم است و مدار صحیحی طی میکند که دارای شعور است از نظم و ترتیب خارج نمیشود و اگر قوه محرکه ماده بیشعور باشد نمیتواند به طور منظم گردش کند. اگر میگویند این خاصیت در خود ماده است و ماده به قدر ظرفیت خود شعور دارد و منظم می چرخد، ما هم همین را میگوئیم و با ما هم عقیدهاند و صحیح است یعنی شد ماده باشعور که چرخانندهای دارد که منظم او را به حرکت در میآورد و از نظم خارج نمیشود.
اتم نیز چنین است. متاسفانه علمای مادی جز به جنبه مادی و جسمانیت اتم توجه نکرده و حرکت آن را هم از خواص ماده میدانند در صورتی که وقتی قدم بالاتر نهاده و اجسام بزرگتر عالم را در نظر گیرند مادهای که بدون قوه حرکت کند نمییابند یا اگر ادعای وجود آن را کنند به زور و فشار بر خلاف خرد و مشاهدات خود سخن گفتهاند.
درباره ماده و جسم اتم که همه در آن متفقند سخن نمیگویم. مطلب بر سر حرکت آن است. میپرسم: حرکت اتم از چیست؟ چه کسی این حرکت را در او به وجود آورده؟ محرک اصلی او کدام است؟ آیا محرک درخود او است یا غیر او؟ حرکت از چه وقت شروع شده؟ اگر حرکت لازمه ماده است پس چرا جسم به اصطلاح مرده که خود ماده است حرکت جسم زنده را ندارد؟