مثال دیگر

دینامیسم آفرینش بیان هفتم - محدود است یا نامحدود

مثال دیگری برای روشن شدن مطلب می‌گویم که در بالا به طور اشاره بیان شد. در بیابانی واقع شده‌اید، کسی در مقابل شما حرکت می‌کند. آن قدر می‌رود که از دیده شما ناپدید می‌گردد یعنی چشم شما قدرت مشاهده او را ندارد. آیا توان گفتن که این شخص نیست شده؟ خیر. هرگاه دوربینی به دست گیرید و به سوی او بنگرید او را خواهید دید. باز که مقداری دورتر شود از دید دوربین هم ناپدید می‌گردد. اگر دوربین قوی تری به دست آورید و در مکان بلندتری قرار گیرید که خمیدگی زمین یا موانع دیگری جلوگیری از دیدن آن شخص نکند باز او را خواهید دید.

چرا این طور شد؟ آیا می‌توانیم بگوئیم وقتی از چشم غایب شد دیگر وجود ندارد؟ پس نقص و حدود مربوط به دید بشر است. در ابتدا که قدرت دید شما کمتر بود به قدری که چشمتان یارائی داشت توانستید آن شخص را ببینید. حدود شما همان و میدان دید شما به آن اندازه محدود بود، بعداً که دیدگانتان مسلح شد حدود و قدرت آن افزوده و وسیعتر گردید.
این‌را حدود دید شما و حدود قدرت شما گویند ولی به خوبی می دانید که در عالم واقع حدودی نیست. پس نتیجه گرفته شد که دید بشر محدود است ولی عالم نامحدود، چرا که هر چه آلت دید تکمیل شود مقدار بیشتری می‌بینیم و این خود دلیل بر این است که عالم بی‌انتها است.

پس چگونه محدود است
 دید انسان در بیابان محدود است اما اگر وسائلی داشته باشد دید او بیشتر می‌گردد (عده‌ای مسافر عرب در بیابان از دور منظرۀ سراب می‌بینند)