درد و دارو
این عشق هم درد است و هم دارو. درد است برای اینکه شخص را به تکاپو و جنبش و فعالیت اندازد و در پی مقصد و هدف و نتیجه روان سازد. تا درد نباشد، کسی جنبش نمیکند و به فکر چاره نمیافتد. پس از این که درد شدت گرفت و صاحب خود را به راه انداخت آن گاه که به مقصد رسید آن عشقی که جنبۀ درد داشت خود مبدل به دارو میگردد و باعث راحت جسم و روان است.