غذاهای به اصطلاح «معنوی»
قسمت دوم غذاهایی است که از جو آسمانی و گازهای سماوی دریافت میدارد و این دو باید با وضعیتی که گفته شد به گردش درآید تا بتواند مرغ را به حرکت اندازد؛ اما وقتی سر مرغ را بریدند، گلبولهای خون او از جریان میافتد و آن استارتهای مولد قوه دیگر درست کار نمیکند. در این حال اگر باطری را شارژ کردند و عیبی را که درجسم مرغ پدید آمده بود، توانستند رفع کنند یعنی خروج خون را بند آوردند و دوباره در او تولید خون نمودند، دوباره باز قلب استارت میزند و ذرات به گردش درمیآید و به کار و حیات میافتد (مثل اتومبیلی که خراب شده باشد و مرمّت شود)، ولی اگرشارژ نشد و خون به مقدار زیاد از او خارج گردید، دیگر حرکت و تولیدی ندارد و قدرتی در این ماده که مرغ نام دارد، باقی نمیماند که بتواند از فیض حیات استفاده کند. این است سر حیات و رمز زندگانی.