درباره ما

اساسی‌ترین مرام وحدت که همانا اتحاد و اتفاق ادیان است در طی جزوه «پیشنهادات سودمند» بیان گردیده و نیازی به تکرار نیست و خوانندگان گرامی با توجه به آن، مطلب را درک خواهند نمود.

منظور وحدت آن است که همه روشنفکران جهان از هر دین و آیین دست اتحاد به یکدیگر دهند و در کلمه مشترک خداپرستی و اصولی که همه ادیان در آن متّفق هستند بکوشند، تا به وسیله بهترین تعلیمات الهی با کمک پدیده‌های دانش امروز، خداپرستی را به نحوی که قابل فهم و قبول همه افراد جهان مخصوصاً دانشمندان باشد در جهان تبلیغ کنند.

ما به تمام ادیان آسمانی احترام می‌کنیم و پیروان آن ها را محترم می‌شماریم و امید است اتحاد و اتفاق و هم‌آهنگی ادیان، در اصول مشترک بالاخره به این نتیجه منتهی گردد، که علما و بزرگان و روشنفکران ادیان جهان در طی سمینارها و کنفرانس‌ِها و جلسات برادرانه، کلیه کتب آسمانی را بررسی کرده و بدون تعصّب و با بی‌نظری پس از استمداد از عقل و دانش، بهترین حقایق را استخراج نموده و در معرض اطلاع جهانیان قرار دهند.

«وحدت نوین جهانی» می‌کوشد اصول خداپرستی را بر طبق آخرین پدیده‌های علم و دانش به جهانیان عرضه دارد و آثاری که تاکنون در این باره از طرف پیشتازان وحدت به صورت کتاب یا مجله یا مقالات چاپ شده، به خوبی نشان می‌دهد که این نیّت مقدس را با چه میزان و ارزش تلقی می‌کنیم و امید است با خواست خداوند در آینده مطالب بسیار جالبتر و عالیتری که موزون با بزرگترین کشف‌های علم و دانش باشد در اختیار جهانیان قرار دهیم.

«وحدت نوین جهانی» می‌کوشد وحدت عالم لایتناهی را با دلائل قوی طبیعی، که همگی موافق با عقل و علم است نشان دهد و کاملاً به اثبات رساند، که این بشر به وسیله همین عوامل طبیعی که در اطراف اوست با افراد هم‌نوع خود و با حیوانات و نباتات و موجودات زمینی و هم‌چنین از راه کره زمین به سلسله مراتب با کرات دیگر و کهکشان‌ها و سحابی‌ها و عالم لایتناهی ارتباط و پیوند ناگسستنی دارد، به طوری که پهنه عالم وجود جز یک پیکره متحد چیزی نیست و با اجزاء خود اتصال و اتحاد کامل دارد.

«وحدت» نشان می‌دهد که مرگ جز تحوّلی نیست و عناصری که خمیره عالم را تشکیل می‌دهند و نیروهایی که حیات عناصر را تأمین می‌کنند، همگی در طی عمر لایزال عالم به یکدیگر تبدیل شده به صورت موجودات گوناگون در می‌آیند و پس از اینکه وظایف خود را انجام دادند، به اشکال دیگر ظاهر می‌شوند و به این ترتیب مواد و عناصر تشکیل‌دهنده اجسام و اشیاء عالم، دائماً از مدت بی‌انتها که اصولاً آغاز و پایان برای آن متصور نیست، به صورت موجودات مختلف بیرون می‌آید و جلوه‌های گوناگون نشان می‌دهد.

روح که امر واحد الهی و مربوط به خداوند است، نیرویی است که اجسام عالم را به حرکت می‌اندازد و با هر جسمی بر طبق سازمان آن جسم کار می‌کند و با این که اجسام از روح، جسم و قالب مثالی تشکیل شده‌اند، این تقسیم‌بندی به منظور انجام وظیفه است و در باطن حقیقت آن ها یکی است، چنان که هیولا و صورت و خمیره و شکل و ماده و تحوّلات آن که فلاسفه و حکمای سابق از هم جدا می‌پنداشتند، در واقع یک نیرو و یک حقیقتند، منتها بنا بر مقتضای انجام وظیفه به صورت‌های مختلفه جلوه نموده و نام‌های گوناگون دریافت داشته‌اند.

در امور اقتصادی که بنیان اساسی اجتماعات بشری است، وحدت نظرات روشنی دارد، که تبعیّت از آن ها باعث آسودگی خیال و نظم خانواده است و بر طبق همان نظم، انتظام جامعه و ملّت‌ها نیز برقرار خواهد شد.

در موضوع سرنوشت وحدت عقیده‌مند است که در عالم لایتناهی نقشه واحد بکار رفته، چنان که در یک کارخانه بزرگ نظم خاصی برقرار است و تمام اجزاء عالم که کره زمین و موجودات آن جزء بسیار کوچکی ازآن هستند ناچارند بر طبق برنامه کلی عالم رفتار نمایند و اگر چنین نباشد، حفظ نظم عالم میسر نیست، زیرا سراسر عالم لایتناهی با زنجیرها و پیوندهای محکم به هم پیوسته و خودسری و تک‌روی یک فرد به همه عالم لطمه می‌زند.

بنابراین سرنوشت یک مطلب عجیبی نیست و مقصود از آن، برنامه‌ای است که در عالم به وسیله نیروهایی که عالم را اداره می‌کند انجام می‌گردد. سرنوشت مخالف با کوشش نیست، زیرا تا انسان کوشش نکند، تقدیر انجام نمی‌گردد و آن نیرویی که انسان را وادار به کوشش می‌نماید، عدم اطلاع از آینده است، که چون از برنامه آتیه خود خبر ندارد ناچار است بکوشد. آنچه از کوشش او موافق با برنامه سرنوشت باشد انجام می‌گردد و آنچه نباشد نمی‌شود. به همین لحاظ است که برخی از اعمال انسان به نتیجه می‌رسد و بعضی از آن ها نمی‌رسد و حتی برخی دعاهای او صورت وقوع می‌یابد و برخی بی‌نتیجه می‌ماند.

تبلیغ و هدایت خواه در عالی‌ترین درجات آن که از ناحیه پیامبران است، تا پند و اندرزی که از طرف افراد صورت می‌گیرد، با وجود سرنوشت واجب است، زیرا راهنما و مبلغ سخنان هدایت‌آمیز را می‌گوید، ولی نتیجه‌بخشی آن بسته به سرنوشت است و آن کسان که باید هدایت شوند، می‌شوند و کسانی که بایستی گمراه بمانند، قبول نمی‌کنند و اگر ناصح پند ندهد، سرنوشت هدایت بلاعمل خواهد ماند.

وحدت ثابت می‌داردکه از ابتدای تولد، هر فردی با مکانیسم مغزی خاص به دنیا می‌آید که همان وضع مغزی و شغل و وظیفه او را در دنیا معین می‌کند و نظم تقسیم وظایف در جامعه به وسیله همین سرشتی است که به دست بشر نیست. بعداً محیط و یا پیش‌آمدهای غیراختیاری زندگی، کمکی به تکمیل سرشت می‌کندکه این اتفاقات را سرنوشت می‌نامیم و سرشت و سرنوشت، تشکیل جبر خلقت را می‌دهد.

در مسأله وجود داشتن برخی تیرگی‌های ظاهری و تاریکی و بلایا و تبه‌کاری‌ها که به نظر می‌رسد، وحدت عقیده‌مند است که چون نیروی دیگری جز نیروی بی‌همتای خداوند در عالم نیست، لذا بایستی جهان طرز فکر خود را نسبت به این گونه امور که خلاف می‌دانند تغییر دهند.

در امور اخلاق و فضائل فردی وحدت نوین معتقد است، که وقتی افراد بشر با منطق قوی و دلائل روشن علمی پی بردند که از سایر افراد انسان و موجودات دیگر جدایی ندارند، روش آن ها نسبت به همنوعان خویش بر پایه انسانیت، محبت، رأفت، صبر، مدارا، گذشت، فداکاری مستقر خواهد گردید و نفع آن ها را سود خود و زیان آن ها را ضرر خود خواهند دانست و حتی نسبت به حسن خلق و مهربانی نیز که جزء اعمال خیر می‌باشد، مراقبت و توجه خواهند داشت و به حیوانات نیز نظر رأفت و مساعدت مبذول خواهند نمود.

در مورد مکافات و مجازات، وحدت معتقد است که عمل زشت در دنیا نیز جزا داده می‌شود و آن «انتقام شخصی» است که عکس‌العمل طبیعی اعمال خلاف می‌باشد. به علاوه قالب مثالی که یکی از سه نیروی انسان است (جسم، قالب مثالی و روح )، پس از تحوّل (مرگ) تمام اعمال و افعال او را که مانند فیلم سینما ثبت و ضبط کرده، در معرض نمایش خواهد گذارد و از این راه مجازاتی شدید یا پاداشی ارزنده به فاعل آن اعمال داده خواهد شد.

مطالب بسیار مهم دیگری نیز در عالم حکمت و آفرینش و علم وجود دارد، که وحدت در همه آن ها اظهار نظر روشن و قاطع و جامع ابراز می‌دارد و در امور عملی زندگانی نیز مانند اقتصادیات و ازدواج و روابط جنسی و حسن اداره جامعه و وظایف و تکلیف فردی و اجتماعی و غیر آن ها نظرات صحیح و مشخص و روشنی دارد.

هر یک از موضوعاتی که در اینجا به طور مختصر و فهرست‌وار اشاره شد و بسیاری مطالب دیگر که حتی مجال ذکر نام و اشاره به آن را در این کتاب نداریم، بایستی با تفصیل بیان شود تا خوب معلوم گردد. به این چند کلمه مختصر نمی‌توان حقایقی را که قرن‌ها در نظر بشر مجهول و مبهم مانده، مانند مسائل مهم جبر و اختیار، آکل و مأکول، خالق و مخلوق، نیک و بد و غیره، اثبات کنیم و امید است مطالبی که تاکنون در سایر کتب و نوشته‌های وحدت به طبع رسیده یا بعد از ‌این به خواست خداوند طبع خواهد شد، مورد استفاده همه افراد بشر واقع شود، تا هیچ نقطه ابهامی در فهم آن ها باقی نماند و به وسیله ترجمه این نوشته‌ها به السنه مختلفه همه افراد کره زمین از این حقایق بهره کافی گیرند.

بنابراین آنچه از خوانندگان عزیز این مختصر انتظار می‌رود، آن است که با ما در تماس بوده و سایر نوشته‌ها و مطالبی را که تاکنون انتشار داده‌ایم مطالعه کنند و به کتب و آثاری که منتشر خواهد شد، به دیده دقت و موشکافی نظر بیندازند. امید که از این صرف وقت کاملاً راضی و خشنود باشند.

همه می خواهند از راز آفرینش آگاه شوند. بشر برای فهمیدن حقیقت هر چیز حاضر است تا حد فداکاری کوشش نماید چنانکه در طی چند هزار سال تاریخ کنونی بشریت هزاران فیلسوف ،حکیم، عالم، دانشمند، فکور در این راه زحمت کشیده، درس ها خوانده، صدمه ها دیده، بررسی ها نموده و کتب و آثار فراوان از خود بجای نهاده اند. علما و فلاسفه امروز در سایه کشفیات علمی که مهمترین آن ها شکافتن اسرار اتم است فلسفه های جدیدی در موضوع عالم وجود ساخته و پرداخته اند.

آیا سخنان فلاسفه قدیم و جدید را حقیقتی هست؟

گویم خیر... حقیقت آنجا نیست.

می پرسید: پس حقیقت کجاست؟

می گویم حقیقت در «حکمت نوین» است که این اسرار را بر شما مکشوف و باز می کند.

در جلد اول «حکمت نوین» اسرار مکانیسم آفرینش و راز حواس 21 گانۀ بشر و جواب بسیاری سؤالات را که پرسش کنندگان کرده اند خواهید خواند.

شما را به خواندن کتاب «حکمت نوین» دعوت می نمایم تا چیزی را که هرگز نخوانده و نشنیده اید دریابید. چگونگی این مطلب را پس از آشنایی به «حکمت نوین» خواهید دانست.

تاریخ دانش و آثار موجودۀ آن گواهی می دهد بسیاری مردمان بزرگ که فیلسوف یا عالم یا حکیمشان خوانده اند پس از بررسی های بیشمار و اتلاف عمر گرانبها کتاب های زیاد نوشته اند که متاسفانه با عباراتی مشکل و نافهمیدنی تنظیم گردیده و جز افراد خاص و عدۀ معدودی که آشنا و مسبوق به علم آن ها بوده اند کسی را یاری فهم آن نیست.

لیکن امروز «حکمت نوین» با عباراتی ساده که اشخاص نادان نیز از آن بهره توانند بردن در دسترس شما قرار می گیرد. از مزایای بزرگ حکمت نوین نورانی سادگی و روشنی است چنانکه فهم مطلب بر همگان میسر است.

بخوانید تا به راستیهای جهان دانا شوید.

***

امروزه مسلمانان، عیسویان، یهودیان و سایر اقوام خداپرست احتیاج مبرمی به اتحاد و وحدت و یگانگی دارند و بایستی یک هدف همکاری مشترک در عالم خداپرستی بین همه حکمفرما باشد.

وجه مشترک ادیان خداپرستی، اخلاق، پاکیزگی جسمی و اخلاقی، عبادت و پرستش خداوند است که اساس آن در همه ادیان موجود است و باید هر نفر از پیروان ادیان در عین حفظ دیانت و آداب خویش درهدف و اساس مشترک بین همه ادیان با سایر برادران و خواهران نوعی دست اتحاد و وحدت دهد تا جهان را در سایه علم و معرفت و روشنی و حقایقی که در ادیان موجود است از سقوط نجات و به راه صلاح و هدایت رهبری نماید.

وجه مشترک ایجاب می‌کند که برای آرا و عقاید و مذاهب و ادیان و فلاسفه و متفکرین و دانشمندان عالم احترام قائل باشیم نه اینکه همدیگر را تخطئه کنیم، با یکدیگر مخالفت و مبارزه نماییم و سعی آن باشد که یکدیگر را از بین ببریم. چون به هر اندازه که به دیگران لطمه زنیم به همان اندازه خودمان هم تخطئه خواهیم شد و به ما لطمه خواهد خورد. وقتی همت و کوشش همه پیروان ادیان از بین بردن و مغلوب کردن یکدیگر باشد چگونه می‌خواهید خداپرستی و دیانت و اخلاق در جهان پیشرفت کند؟ به این ترتیب صلح و صفا برقرار نخواهد شد و بیشتر وقت همه متفکرین و علاقمندان به دیانت در مبارزه با یکدیگر سپری خواهد گردید و همه در زحمت خواهند بود.

متأسّفانه همه مذاهب و ادیان جهان، در طی گذشت دوران تاریخ بشر در اثر اختلافات تعصّب‌آمیز بر علیه یکدیگر قیام کرده و به تخریب و اضمحلال و کشت و کشتار پیروان هم پرداختند در صورتی که همه بنده خدای واحدند و فرقی با هم ندارند. اینک دستورکلام الله مجید از طرف خداوند تبارک و تعالی برای مزید آگاهی شما بیان می‌گردد:

شرع لکم من الدین ما وصی به نوحاً والذی اوحینا الیک و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی، ان اقیمواالدین ولاتتفّرقوا فیه، کبر علی المشرکین ما تدعوهم الیه (الشوری، 13) خدا شرع و آیینی که برای شما مسلمین قرار داد حقایق و احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش نمودیم که دین خدا را برپا دارید و هرگونه تفرقه و اختلاف در دین مکنید. مشرکان را که به خدای یگانه و ترک بتان دعوت می‌کنی بسیار در نظرشان بزرگ می‌آید.

و ما تفرقوا الا من بعد ما جاءهم العلم بغیاً بینهم (الشوری، 14) و مردم در دین راه تفرقه و اختلاف نپیمودند مگر پس از آنکه علم و برهان برآن ها آمد. برای ظلم و تعدّی به یکدیگر اختلاف کردند. آیا شما می‌خواهید جزء تفرقه‌کنندگانی که قرآن فرموده باشید؟

امروز دیگر دوران اختلاف سپری شده و دریای طوفانی و منقلب عقاید کم‌کم به آرامش گراییده. امروز روزی است که عالم بشریت باید به خود آید و از عقل پیروی نماید و خواست خدا را در نظر گیرد و بداند که تمام ادیان خداپرست در اصل یکی هستند. رهبران آن ها همگی از جانب خداوند یکتا مبعوث شده و یک هدف واحد داشته‌اند و همه پیروان آن ها در عالم بی‌همتاپرستی، برادران و خواهران یکدیگرند و تفاوت‌های کوچک عقیده‌ای آن ها که مربوط به محیط و وضع فکری اقوام است چنان نیست که موجب دشمنی گردد.

امروز باید کاری کنیم که بین پیروان ادیان مهر و مودّت و دوستی برقرار گردد و در رفتار عکس آن حالت دشمنی و نقار پیشین را به اثبات رسانند. آخر از این همه دوئیت و نفاق چه حاصل خواهد شد. آیا تفکر نمی‌کنید؟

این است اتحاد ادیان و میوه رسیده و مطلوب آن که به نفع عالم بشریت است.