شایسته یک انسان
تو را دیگر شایسته و سزاوار نیست که اندیشه ناموزون و کوچک در مغز خود جای بدهی و با یک مشت گمانهای بیپایه و پندارهای ضعیف حقایق را از خود دور نمایی و این راستیها راکه به علت حق بودن پشت سرهم خانه مغزت را تسخیر میکند به زور از خود برانی و به جای آن مطلبی که به آن یقین عقلی نداری و دل با آن آرام نمیگیرد و قراری بر آن نیست در خویش جای دهی و ارادهات را به پیروی از پندارهای خطا مجبور کنی.
خیر، چنین کاری شایسته تو نیست. تو باید در کارهای نکو ثابت و مستقیم باشی و از تزلزل بپرهیزی و تردید را از خود برانی و شک را به خانه سر راه ندهی و قدمهایت در آنچه درستی آن بر تو ثابت شده استوار باشد.