تکامل و تکمیل
در موضوع خدا و عالم بر طبق معلوماتی که تاکنون در طی این رشته سخن روشن گردید دو مطلب پیش میآید: اگر عالم را تکمیل بدانیم این شبهه به نظر خطور میکند که چیزی که کامل است دیگر قابل تکمیل بیشتر نیست یعنی ظروف پرشده و جایی برای تکمیل ندارد. بنابراین وقتی تکمیل شد چه کند و وظیفهاش چیست و چگونه بهکار خود ادامه دهد؟
اگر این فرض را قبول نکرده و عالم را ناقص بدانیم مثل این است که خدا را ناقص دانستهایم زیرا اگر عالم لایتناهی ناقص باشد دلیل بر نقص آفریننده است. بین این دو مطلب چگونه میتوان آشتی داد؟
حقیقت این است که عالم لایتناهی را بایستی مثل اقیانوس بیپایان و بیکرانه و بیحدود دانست. آب این اقیانوس کامل است زیرا آب همان است که بود و هست و خواهد بود و قابل تکامل نیست. اقیانوس کرانه و حدود ندارد بنابراین کامل و در عین حال بدون حدود و مرز یعنی لایتناهی است.
پس تکمیل چیست؟ تکمیل به معنی آن است که از آب این اقیانوس تراوش میکند و به طور مثال در دریاچههایی قطره قطره می ریزد بدون این که از خودش چیزی کم شود (چون پایان ندارد) آبی که به این ترتیب در دریاچه ریخت چون کمکم به دریاچه اضافه میشود و کمکم سطح دریاچه بالا میآید در نظر یکنفر مشاهده کننده، دریاچه در حال تکامل است و رفتهرفته تکمیل میشود ولی این را هم باید در نظر گرفت که دریاچه هم هرگز پر نخواهد شد یعنی تکمیل آن به آخر نمیرسد و همیشه در حال تکمیل خواهد ماند زیرا اگر پر شود دیگر اقیانوس وظیفهای نخواهد داشت که به آن تراوش کند و فیض دهد و کار اقیانوس تمام خواهد شد.
نتیجه این شد که منبع اصلی که اقیانوس است کامل میباشد و تراوشات آن همیشه در حال تکمیل است. منبع اصل: وجود یزدان، عالم لایتناهی و تراوشات: حالات و حرکات عالم و تحولات آن است. این است معنی تکامل موجودات و کامل بودن یزدان.