صلح واقعی عالم
پس در حقیقت صلح واقعی، صلح عالم و عناصر و روح و اجسام و به قول قدما هیولا و صورت و یا خمیره و نیرو است که یک صلح همگانی است. پس از آن صلح عوالم وجود، سحابیها، گلههای کهکشانها و کرات است. این است آرامش حقیقی و آرامش کل. دانشمندانی که به سلاح عقل و علم مجهزند و ابزار و وسایل سنجش در اختیار دارند معترف به این صلح هستند. زیرا هر کجا که وسیلۀ آزمایش خود را به کار بردهاند جز نظم و آرامش و پاکیزگی و زیبایی ندیدهاند. آنها هستند که تا حدودی معنی این آرامش را که وحدت نوین میگوید درک میکنند. صلح واقعی عالم که سازش عوامل و نیروها و عناصر است موجب ایجاد صفای باطن در تمام مخلوقات میگردد و همین است که نظم در عالم ایجاد مینماید. اگر این قاعده در بین نبود این همه اجزاء عالم وجود که حتی آمار آنها امکان ندارد و احصاء تعداد آن برای بشر میسر نیست چگونه میتوانست صورت واقعی به خود گیرد.