اندرز به جهانیان
پس از ذکر مقدمات بالا اکنون میگویم:
ای برادران خداپرست جهان. به جای این که با یکدیگر ستیزه و دشمنی کنید دست اتحاد و اتفاق و یگانگی به یکدیگر دهید و با تعاون مایه نفاق را از بین خود بردارید. بکوشید تا با نیروی همدستی و معاضدت خارهای سر راه خداپرستی را برکنده و جاده را برای زندگی پر آسایش و رفاه خودتان و نسلهای آینده آماده و صاف سازید.
البته بعدها ممکن است با یکدیگر نشسته و اختلافات خویش را به طریقه دوستانه و برادرانه حل کرده و راه بهتر و نزدیکتر را از بین راههای مختلفی که به مقصود رهبری میکند، برگزینید اما زودتر و واجب تر از آن این است که با نیروی اتحاد گرفتاریهای مضمحل کنندۀ جهان کنونی را ریشه کن سازید. آیا این طور نیست؟
راستی این است که پیامبران خدا همگی به سوی یزدان یکتا فرا خوانده و منظوری جز سوق بشر به خدا پرستی نداشتهاند. هرگز آنها با یکدیگر جدال نکرده و مردم را دعوت ننمودند به این که با سایر پیامبران دشمن باشند بلکه همگی برگزیدگان یزدان را راهنمایانی میدانستند که بشر را از راه های مختلف به سوی کعبۀ مقصود رهبری میکنند. آن پیشوایان هرگز یکدیگر را تخطئه نکردند، از هم بدگویی ننمودند، از پیروی یکدیگر منع نفرمودند و بین پیروان ادیان مختلف جدائی نیفکندند بلکه همه را به اتحاد و اتفاق دستور دادند.
هرگاه چنین نبود بر خلاف خواست و امر خدائی قیام میشد زیرا خدای همه یکی است و همگی بندگان یزدان یکتایند و پیمبران بر خلاف امر خدا رفتار نکردهاند.
حضرت موسی علیهالسلام پیامبر اولوالعزم سخنانی درباره اتحاد فرموده و پیروان خود را به یگانگی تشویق نموده است. حضرت عیسی علیهالسلام پیامبر محبوب خلیق نیک نفس مهربان فرموده که باید مهربانی شعار تمام بشر باشد و همگان یکدیگر را برادر بخوانند. حضرت محمد صلیالله علیه و آله بزرگ پیامبر اسلامی صاحبان ادیان آسمانی را پاک شمرده و فرموده که اینان با ما نزدیک و یگانهاند. آن حضرت همگان را به زیر لوای اتحاد و پرچم وحدت دعوت کرد و پیروان کتب آسمانی را نیکو شمرد.
مگر قرآن نمیفرماید:
قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الاالله ولا نشرک به شیئاً ولایتخذ بعضنا بعضاً اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهد و ابانا مسلمون1 (3-57)
آیا معنی این آیه واضح و روشن و بدون ابهام نیست؟ آیا دلیل آن نیست که به پیامبر امر داده شده که پیروان ادیان آسمانی را به اتحاد و اتفاق و یافتن وجه مشترک یعنی خدا پرستی خوانند تا به این ترتیب همۀ افراد جهان به سوی حقیقت و راه راست سوق داده شوند؟
آیۀ بالا و بسیاری مانندۀ آن چون: ان الذین آمنوا والذینهادواوالنصاری و الصابئین من آمن بالله والیوم الآخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون2 (2-59)
نشان میدهد که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به پیروان ادیان آسمانی نظر لطف و رحمت و برادری داشته و آنها را از خود جدا ندانسته و با محبت و مهربانی با ایشان رفتار کرده است. شرح سیره زندگانی حضرت محمد معاشرت و نزدیکی آن بزرگوار را با اهل کتاب به خوبی روشن و آشکار میسازد.
پس ما را با عیسویان و سایر ادیان آسمانی اختلاف اساسی نیست، همه خدا پرستیم و همه برادران موحد ما هستند زیرا همه به خداوند یکتا قائلند.
پانویس ها
- یعنی: ای پیروان کتاب آسمانی شما را دعوت میکنم به سوی کلمهای که مشترک بین ما و شما است و همگی به آن عقیده مندیم که خدائی را جز خدای یکتا نپرستیم و چیزی با او انباز نگیریم و برخی از ما بعضی را شریک یزدان نسازند، پس اگر دعوت را نپذیرفتند بگوئید گواه باشید که ما گردن نهندگانیم.
- یعنی: همانا جز این نیست که آن کسان که گرویدند و آنها که دین یهود دارند و همچنین پیروان دین عیسی و ستارهپرستان و هر کس که ایمان به خدا و روز جزا بیاورد و کردار شایسته شعار او باشد پس مزدشان با یزدان است و بر آنها ترسی نیست و (از فرجام خود) اندیشه ناک نباشند.